را به ايمان دعوت كرد؛ آياتى با اين مضمون كه پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) پيش از اين براى شما معرفى شده است و شما او را به خوبى مىشناسيد (يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ)1 و او همان كسى است كه حضرت موسى و حضرت عيسى بشارت ظهور او را دادهاند ( وَ مُبَشِّراً بِرَسُول يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ)2. نجران يكى از مناطق جنوب جزيرة العرب و از پايگاههاى اهل كتاب بود و در آن جا علما و دانشمندان مسيحى فراوانى زندگى مىكردند. هنگامى كه اين خبر منتشر شد و به نجران رسيد، گروهى از علماى نجران براى بحث و مناظره با پيغمبر(صلى الله عليه وآله) به مدينه آمدند. پيامبر(صلى الله عليه وآله) آنان را به حضور پذيرفت و مناظره آغاز شد:
نجرانيان پرسيدند: شما پسر چه كسى هستى؟
پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: من پسر عبدالله هستم.
پس از آن دوباره در مورد پدران چند نفر از پيشينيان سؤال كردند و حضرت پاسخ آنها را دادند. سپس گفتند: عيسى پسر چه كسى بود؟
چون حضرت عيسى(عليه السلام) پدر نداشت، آنها منتظر بودند كه حضرت در جواب اين سؤال هم چون خود آنان بگويد عيسى پسر خدا بود. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) تأملى كرد و بلافاصله آيهاى به اين مضمون نازل شد كه حضرت عيسى(عليه السلام) مِثل حضرت آدم(عليه السلام) است: إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ.3 اگر هر انسانى بايد پدر داشته باشد، پس حضرت آدم نيز بايد پدر داشته باشد. اگر حضرت عيسى مادر داشت، حضرت آدم كه هيچ يك از پدر و مادر را
[1] بقره (2)، 146: او را مىشناسند همانگونه كه پسران خود را مىشناسند.[2] صف (61)، 6: و به فرستادهاى كه پس از من مىآيد و نام او «احمد» است بشارت مىدهم.[3] آل عمران (3)، 59.