خاص و استثنايى، حكم ديگرى جايگزين «حكم اوّلى» مىشود. در اصطلاح فقها احكامى كه در شرايط خاص جايگزينِ احكام اوليه اسلام مىگردند «احكام ثانويه» ناميده مىشوند.
احكام ثانويه در يك تقسيم، خود به دو دسته تقسيم مىشوند. قسم اول احكام ثانويهاى هستند كه دليل آن در قرآن يا روايات به طور صريح بيان شده است. مثلاً اصل اين است كه همه مردم براى نماز وضو بگيرند يا همه مردم در مواردى واجب است كه غُسل كنند؛ اما اگر آب فراهم نبود يا آبِ حلال پيدا نشد، وظيفه چيست؟ آيا در صورت فقدان آب، نماز ساقط است؟ در اين جا شارع مقدس و قانون گذار اسلام صريحاً حكم ثانوى «تيمّم» را جايگزين حكم اولى «وضو» و «غسل» نموده است:
وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَر أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً؛1 و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان آميزش كرده ايد و آب نيافته ايد، پس بر خاكى پاك تيمم كنيد، و صورت و دست هايتان را مسح نماييد، كه خدا بخشنده و آمرزنده است.
قسم دوم، احكام ثانويهاى هستند كه به طور مشخص در قرآن يا روايات نيامده است، بلكه قاعده كلى آن در قرآن كريم آمده و هر گاه مصداقى براى آن قاعده كلى يافت شود، حكم اوّلى برداشته مىشود؛ مثلاً در قرآن كريم آمده است: