فدا كردند، در هزاران سال آينده تاريخ اثر گذاشتند و تاريخ ايران را عوض كردند. خداوند بر علوّ درجاتشان بيفزايد. ما نيز مىتوانيم با رفتار خود مسير تاريخ را در جهت مثبت يا منفى تغيير دهيم. بايد به رفتارها و مسؤوليتهاى خود كاملا توجه داشته باشيم و سعى كنيم در كارهايمان تنها رضاى خدا را در نظر بگيريم و با تشخيص درست وظيفه، به آن عمل كنيم.
اينها بخشى از مسايلى است كه بايد از داستان غدير و ساير داستانها استفاده كنيم. گرچه همه حوادث تاريخى داراى پندهاى آموزنده است، لكن ماجراى غدير يكى از بزرگ ترين اين وقايع و درخور توجه ويژه است.
مسأله ديگر در همين زمينه اين است كه پس از انحراف خلافت از مسير اصلى خود، اميرالمؤمنين(عليه السلام) چگونه رفتار كرد؟ گاهى تعبير بعضى از ما شيعيان اين است كه على(عليه السلام) قهر كرد و در خانه نشست، يا اين كه على(عليه السلام) 25 سال خانه نشين شد. اين گونه تعابير درست نيست. اگر مىگوييم خانه نشين شد، مقصود اين است كه حق خلافت آن حضرت را غصب كردند، اما چنين نبود كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) در كارهاى مسلمانان دخالت نكند و قهر كرده، در خانه بنشيند و بگويد، يا همه آنچه كه اسلام گفته، بايد باشد، يا هيچ چيز اسلام نباشد. به عكس، على(عليه السلام) در متن مسايل اجتماعى حضور داشت و خلفا در هر مسألهاى كه به مشكل برخورد مىكردند به سراغ آن حضرت مىآمدند. اهل تسنن در كتب معتبر روايى، در قضاياى متعددى از خليفه اول و دوم اين مضمون را نقل كردهاند كه اگر اميرالمؤمنين(عليه السلام) نبود