فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛[1] «و مشرق و مغرب از آنِ خداست، پس به هر سو رو کنيد، آنجا روي [به] خداست. آري، خدا گشايشگر داناست».
از رابطه اولياي خدا با معبود خويش چنان التذاذي حاصل ميگردد که تنها با اين تعبير که به ملاقات معبود و مشاهده او نايل شدهاند تعبير ميشود و حقيقت آن ارتباطْ غيرقابل توصيف است. اين ارتباط و مشاهده به حدي از خلوص و آراستگي ميرسد که هيچ کاري را بهجز براي معبود انجام نميدهد و هيچچيز جز مشاهده معبود او را سيراب و شاداب نميسازد. اين نوع ارتباط از افراد سستايمان و راحتطلب و عافيتخواه ساخته نيست، بلکه از انسانهاي پاکباختهاي ساخته است که در همه عرصههاي جهاد و عبادتْ رضايت خداوند را جستوجو ميکنند و لحظهاي از ياد و ذکر او غافل نميگردند و در اخلاص براي خداوند به مرحلهاي رسيدهاند که در عمل خويش هيچ سهمي را براي ديگران و حتي براي نزديکان خويش در نظر نميگيرند. ازاينروي يک تکبير آنها به صدها سال عبادت ديگران ميارزد. اگر عبادت جن و انس با عبادت امير مؤمنان(عليه السلام) برابري نميکند و اگر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) در شأن آن بزرگوار فرمودند:لَضَرْبَه عَلِيٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ اَفْضَلُ مِنْ عِبَادَه الثَّقَلين؛[2] «شمشيري که علي(عليه السلام) در روز جنگ خندق [بر فرق عمروبنعبدود] نواخت از عبادت جن و انس برتر است»، بهدليل معرفت و اخلاص آن حضرت است که معرفت و اخلاص ديگران به پايه آن نميرسد.
گمان نيکوي مؤمن به اکرام الاهي و مقام قرب او
در فرازي که مورد بحث قرار گرفت حضرت از خداوند درخواست کردهاند که حسن