ميشود که آيا آرزو و از جمله داشتن آرزوي طولاني و دراز پسنديده و يا مذموم ميباشد؟ در پاسخ ميتوان گفت که آرزو کردن بهخوديخود مذموم نيست و از کاربرد «امل» و «منا» در اين مناجات به دست ميآيد که اگر متعلق آرزو و حتي آرزوي طولاني امور معنوي و اخروي باشد، امري پسنديده و مطلوب است و اگر در برخي از روايات از داشتن آرزوي طولاني نکوهش شده، متعلق آن آرزوي دنيا و لذتهاي پست آن است که انسان را از رسيدن به تعالي و پيشرفت در مسير کمال باز ميدارد. امير مؤمنان(عليه السلام) در نکوهش از چنين آرزويي ميفرمايند: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْکمُ اثْنَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَطُولُ الْأَمَلِ. فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ، وَأَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَه؛[1] «اي مردم، از دو چيز بيش از هرچيز بر شما ترسانم: پيروي از هواي نفس و آرزوي دراز. اما پيروي از هواي نفس و اطاعت از شهوات، آدمي را از حق جدا کند و از برکات آن محروم سازد، و اما آرزوي دراز، رستاخيز را از ياد برد».
خاستگاه فطري آرزو و تفکيک خير واقعي از خير پنداري
صرفنظر از آنچه در آيات و روايات مطرح شده و از مباحث اخلاقي استفاده ميشود، آيا اميدواري و پيگيري هدفهاي بلند و درازمدت شايسته است انسان بايد به دنبال کارهايي باشد که خيلي زود نتيجه ميدهد و آرزوي کارهايي را که بسيار دير نتيجه ميدهد و مقدمات فراوان و طولاني دور از دسترس دارد از سر بيرون کند؟ پاسخ اين است که انسان طالب خير است، هرچند آن خير خيلي دور از دسترس انسان باشد و طلب خير چون امري فطري است پسنديده ميباشد. چيزي که هست گاهي انسان در شناخت مصاديق خير اشتباه ميکند و آنچه را که شرّ است خير ميپندارد و بالعکس آنچه را که خير است شرّ ميپندارد: