او شبهات را در بين مردم ترويج ميدهد و براي اينكه اقبال مردم را از دست ندهد، خود را از گروه كساني كه به جهت ورود در شبهات مورد عتاب خداوند قرار گرفتهاند بيرون ميخواند و با اين ادعا ذهن مردم را از خطر و تأثير ناميمون شبهاتي كه ميپراکند منصرف ميسازد. او همچنين به بدعت و پيرايه بستن به دين ميپردازد و با اين حال خود را از آن رفتار زشت و ناپسند تبرئه ميكند.
او ظاهر و صورت انسان دارد، اما قلب و باطنش حيواني است. قلب مركز درك، شعور، فهم، محبت و اراده است، و در فرهنگ و ادبيات قرآن و سنت، مركز ايمان و هدايت است. كسي كه قلبش حيواني است، به جاي افكار نوراني و خواستههاي والا و انساني، قلبش جولانگاه افكار و خواستههاي پست حيواني است. حتي انتخابها و رفتارهاي چنين شخصي حيواني است. بيشك عالمان گمراه و حيوانهاي انساننما، كه گاه خود را از انسانهاي حقيقي وارستهتر و مهذبتر مينمايانند، همواره سدّ راه جويندگان حقيقتاند كه در مراحل آغازين حركت خويش نميتوانند صورت را از معنا و ظاهر را از باطن بازشناسند. صورتهاي آراستة ديوسيرتان اينان را فريب ميدهد، و بدين ترتيب از زمزم طهور هدايت و سعادتي كه در پي آن هستند محروم ميشوند و زقّوم گمراهي و انحراف در كام و قلبشان مينشيند و سعيشان فرجامي جز بدبختي و سيهروزي ندارد.
نام کتاب : بهترین ها و بدترین ها از دیدگاه نهج البلاغه نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 138