اخيراً زمزمههاى ناموزونى در مورد برداشت از احكام نورانى قرآن به گوش مىرسد. گاهى حكم صريح قرآن كريم درباره دو برابر بودن سهم ارث مرد نسبت به زن زيركانه زير سؤال مىرود و گفته مىشود: «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُْنْثَيَيْن»[1] كلام خدا هست؛ ولى در شرايط خاصى بوده و تاريخ مصرف آن پايان يافته است. و گاهى با اذعان به حقانيت آيه «وَالسّارِقُ وَالسّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما»[2] با حربه لزوم رعايت مصلحت هر زمان، درصدد محصور كردن حكم بريدن دست دزد به دورانى خاص و سپس از بين بردن آن هستند. و همين طور ديگر احكام و معارف. گويى اينان اين آيه كريمه را نديدهاند:
وَلا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هذا حَلالٌ وَهذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ * مَتاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ؛[3] بر اساس آنچه به دروغ به زبانهاى خود توصيف مىكنيد، نگوييد اين حلال است و اين حرام؛ چرا كه اين دروغ بستن به خداست (و) كسانى كه به خدا دروغ ببندند، روى رستگارى را نخواهند ديد (و تنها مدتى كوتاه و گذرا از) كالاى اندك (دنيا استفاده كنند؛ ولى) براى آنها عذابى دردناك خواهد بود.
و يا نشنيدهاند فرياد احاديث متواترى را كه مىفرمايد:
حَلالُ مُحمَّد(صلى الله عليه وآله) حَلالٌ إلى يَوْمَ القِيامَةِ وَحَرامُهُ حَرامٌ إلى يَومِ القِيامَةِ؛[4] آنچه حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) حلال دانستهاند، تا قيامت حلال
[1] نساء (4)، 11 و 176. [2] مائده (5)، 38. [3] نحل (16)، 116 و 117. [4] بحار الانوار، ج 89، ص 148؛ ج 11، ص 56؛ ج 16، ص 354؛ ج 47، ص 35؛ ج 68، ص 326؛ ج 93، ص 3 و....