نام کتاب : پيام مولا از بستر شهادت نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 115
اضافهاى ذكر نمى كند و آن را بسيار واضح و بديهى و بىنياز از استدلال مىبيند. حقيقت امر هم همين است و هر عاقل بلكه هر كودك مميّزى نيز اين مسأله را مىداند و مىفهمد. اما سخن اينجا است كه با اين وصف چگونه است كه جامعه اسلامى از اين مسأله غافل مىشود؟! حقيقت اين است كه ما، هم در كارهاى فردى و شخصى و خصوصى زندگى خود و هم در مسائل اجتماعى و عمومى نوعاً از اصل «نظم» غافليم و كمتر آن را مراعات مىكنيم.
درباره نظم و در توضيح اين توصيه اميرالمؤمنين(عليه السلام) نسبت به اين مسأله سخن فراوان است، اما ما در اينجا به فراخور اين مقال برخى مطالب را در اين زمينه بيان مىكنيم.
دو شرط اساسى در تحقق نظم
از نظر مفهومى، نظم بر وجود هماهنگى بين اجزاى مختلف يك پديده دلالت دارد. در ادبيات هم، كلام را به دو نوع نثر و نظم (شعر) تقسيم مىكنند و نظم به كلامى گفته مىشود كه نوعى هماهنگى بين اجزاى آن وجود دارد و داراى وزن و آهنگ است. در كلام نثر چنين هماهنگى و وزن و آهنگى وجود ندارد. ذرات خاك نيز هنگامى كه باد مىوزد و در هوا پراكنده مىشوند عرب مىگويد: صار هباءً منثورا؛ يعنى: پخش و پراكنده شد. قرآن كريم نيز درباره وضع و حال گناهكاران در روز قيامت مىفرمايد:
وَقَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَل فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً؛[1]و به هر گونه كارى كه كرده اند مى پردازيم و آن را [چون]گَردى پراكنده مىسازيم.