روشن و نورانى مىشود و ديگر در تاريكى غوطهور نيست. بنابراين وجه، عبارت قَوِّهِ بِالْيَقين، اشاره دارد به اين كه با معارف حقّه و معارف يقينى قلب را تقويت كن، و عبارت نَوِّرْهُ بِالْحِكْمَة، به اين معنا دلالت مىكند كه با حكمت عملى راه قلب را روشن كن تا بتواند راهش را ببيند و آگاهانه راه را بپيمايد. آياتى كه نور را وسيله رفتار انسانى معرّفى مىكنند، مؤيد اين معنا هستند؛ مانند اين آيه شريفه كه خداى متعال مىفرمايد: أوَ مَنْ كَانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْنَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نوُرَاً يَمْشى بِهِ فِى النّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِى الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِج مِنْها...[1]؛ آيا كسى كه مرده [جهل و ضلالت ]بود و ما او را زنده كرديم و به او روشنى علم و ديانت داديم كه با آن روشنى ميان مردم مشى كند، همانند كسى است كه در تاريكىهاى [جهل و گمراهى] فرو رفته و از آن بيرون نمىآيد؟ منظور از نُوراً يَمْشِىِ بِهِ فِى النَّاس، نورى است كه به وسيله آن در ميان مردم و اجتماع حركت مىكند. پس انسان در راه رفتن و حركت كردن به نور احتياج دارد و آن نور در سايه تقوا حاصل مىشود. و يا در آيه ديگرى مىفرمايد: يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنوُا اتَّقُوا اللّهَ وَ آَمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَل لَكُمْ نُورَاً تَمْشُونَ بِه[2]؛اى كسانى كه به حق گرويديد اينك خداترس و متّقى شويد و به پيامبرش ايمان آوريد تا خدا شما را از رحمتش دو بهره نصيب گرداند و نورى از پرتو ايمان به شما عطا كند كه بدان نور، راه [سعادت] را بپيماييد. پس اگر كسى بعد از ايمان آوردن به خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) تقوا پيشه كند، خدا نورانيتى برايش قرار مىدهد كه راهش را روشن مىكند.
بنابراين اگر حضرت على(عليه السلام) مىفرمايد: «به وسيله حكمت، دل را نورانى كن!» كه اگر دل نورانى باشد راه را پيدا مىكند، منظور از حكمت در اينجا حكمت عملى است؛ زيرا حكمت عملى است كه موجب رفتار صحيح مىشود.
البته سخنان اهلبيت(عليهم السلام) ژرفايى بىمنتها دارد كه عقل انسان از درك عمق آن قاصر است و با احتمالهايى كه به ذهن مىآيد بايد سعى كنيم از انوار كلمات ائِمه اطهار(عليهم السلام) بيشتر استفاده كنيم.