ولى آنچه افزون بر اين واقعيت مدّنظر اولياى دين(عليهم السلام)مىباشد، همانا به ياد آوردن دايم اين واقعيت خطير است كه اثرات تربيتى و اخلاقى فراوانى بر رفتار و افكار آدمى دارد؛ يعنى بعد از آگاهى از اين واقعيت بر هر شخص مسلمانى لازم است هميشه ياد مرگ را در خاطر خود زنده نگهدارد و تنها دانستن و باور داشتن مرگ كفايت نمىكند. در واقع عمق باور و منتهاى تأثير آگاهى از مرگ و معاد در اين نهفته است كه ياد آن هميشه در اذهان زنده باشد و لحظهاى فراموش نگردد. در اين جا حضرت على(عليه السلام) ما را به اين امر خطير سفارش و تأثير آن را در زندگى بيان مىفرمايند، به آن اميد كه مايه هدايت رهيافتگان طريق حق گردد.
اعتقاد به معاد و اصلاح رفتار
اگر در قرآن كريم دقت نماييم، مشاهده مىكنيم يكى از مسايلى كه بيش از هر مسأله ديگرى به آن اهميت داده شده، زندگى اخروى و ياد مرگ است. دليل آن هم اين است كه اعتقاد به آخرت و توجه به زندگى ابدى بيشترين تأثير و نقش را در رفتار انسان دارد. حتى اعتقاد به خداى متعال و اعتقاد به توحيد همانند اعتقاد به آخرت، در تغيير و اصلاح رفتار و اعمال آدمى تأثير ندارد. چه بسا افرادى كه اعتقاد به خداى متعال دارند، ولى اعتقاد به قيامت ندارند و با خود مىگويند در اين دنيا هرگونه كه مىخواهيم رفتار مىكنيم و هر آن چه دلخواه ماست انجام مىدهيم و نهايت امر اين است كه خدا راضى نيست؛ مهم نيست، عيبى ندارد!! اما اگر به معاد اعتقاد داشته باشد و باور كند كه تنها مسأله عدم رضايت خدا مطرح نيست، بلكه بناست كه براى هميشه بدبخت شود و به عذاب ابدى مبتلا گردد، ديگر اين گونه به دلخواه خود عمل نمىكند؛ چون به سهولت نمىتواند از كنار عذاب دردناك و جاودان آخرت بگذرد، مگر آن كه بسيار غافل و نادان باشد. و گرنه اگر اندكى عقل داشته باشد و زندگى دنيا و حيات جاودان آخرت را با هم مقايسه كند، متناهى و نامتناهى را با هم بسنجد ـ البته هرگز نمىتوان متناهى را با نامتناهى مقايسه نمود ـ بعيد است كه آن بىپايانِ جاودان را به اين اندكِ گذرا معامله كند. البته كسانى هستند كه آن قدر به خداى متعال معرفت دارند و چنان محبت الهى در دلشان خانه كرده است كه اگر تمام زندگى دنيا و آخرت آنها با سختى و بدبختى و عذاب بگذرد ولى خدا از