كوتاهى كند. اگر به خاطر حرف مردم آن وظيفه را ترك كند، بايد در شيعه بودن خود ترديد نمايد.
بنابراين ما بايد قرآن و كلام خدا و خواست خداوند سبحان را ملاك كارهاى خود قرار دهيم: اِعرِضْ نَفْسَكَ عَلى [مَافِى] كِتَابِاللّهِ فَاِنْ كُنْتَ سالِكاً سَبيلَهُ زاهِداً فى تَزْهيدِهِ راغِباً فى تَرْغيبِهِ خائِفاً مِنْ تَخْويفِهِ فَاثْبُتْ وَ اَبْشِرْ فَاِنَّهُ لا يَضُرُّكَ ما قيلَ فِيكَ وَ اِنْ كُنْتَ مُبائِناً لِلْقُرآنِ فَمَاذَا الَّذى يَغُرُّكَ مِنْ نَفْسِك[1]؛ خود را بر قرآن عرضه كن! پس اگر راهت راه قرآن بود و زهد مطلوب قرآن را داشتى و به آنچه قرآن دعوت نمود، راغب و از آنچه ترا از آن برحذر مىداشت ترسان بودى، پس ثابت باش و بشارت باد بر تو كه در اين صورت آنچه (بدخواهان) درباره تو بگويند به تو آسيب نخواهد رساند و اگر با عرضه خود بر قرآن خود را در خلاف راه قرآن يافتى، در اين صورت چه چيزى تو را به خود مغرور مىكند؟! يعنى ما بايد فقط توجه داشته باشيم كه قرآن چه چيزى را خوب و چه چيزى را بد مىشمارد، همان را تبعيّت كنيم.
واضح است كه بايد تمرين كنيم تا بتوانيم خودمان را اين چنين بسازيم و تربيت نماييم تا تحت تأثير سخن ديگران قرار نگيريم و به آنچه وظيفه خود تشخيص داديم عمل كنيم. البته در تشخيص وظيفه نبايد كوتاهى كرد و لذا در ادامه حضرت(عليه السلام) سفارش مىفرمايد: وَتَفَقَّهْ فِى الدّينِ. اگر آدمى بخواهد به وظيفه خود عمل كند، بايد ابتدا وظيفه را بشناسد و شناخت وظيفه جز از راه تفقّه در دين و فهم حقايق دينى و معارف الهى ميسّر نمىشود.
بنابراين انسان بايد قبل از هر چيز نسبت به دين خود بصيرت داشته باشد تا با علم و آگاهى اولويّتها را بشناسد و بر طبق آن به وظايف خود عمل كند و هيچ سخن و زخم زبانى هر چند جانسوز باشد او را از انجام وظيفه و سلوك در راه خدا باز ندارد.