responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پندهاى امام صادق علیه سلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 291

 

بحثى پيرامون حيا

يَا ابْنَ جُنْدَب الاِْسلامُ عُريانٌ فَلِباسُهُ الْحَياءُ و زينَتُهُ الوَقارُ و مُرُوَّتُهُ اَلْعَمَلُ الصّالحُ و عِمادُهُ الْوَرَعُ.

 

حيا، لباس اسلام

درباره حيا و مصاديق و آثار آن، مضامين مختلفى در قرآن كريم آمده است. از باب مثال، كلمه «استحياء» در داستان حضرت موسى(عليه السلام) و دختران شعيب آمده است؛ آن‌جا كه مى‌فرمايد: فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياء.[1] هم‌چنين روايات بسيارى درباره اهميت حيا و فضايل آن، مخصوصاً براى خانم‌ها، وارد شده كه جاى تأمّل و دقت فراوان دارد. مضمون بعضى از اين روايات اين است كه «حيا» و «ايمان» با يكديگر تلازم دارند؛ به اين معنا كه اگر حيا از انسان سلب شود، ايمان هم از بين خواهد رفت. در برخى ديگر از روايات به اين نكته اشاره شده است كه كار انسان بى‌حيا به آن جا مى‌كشد كه ربقه اسلام از گردنش برداشته مى‌شود؛ يعنى خداى ناكرده از كفر سر در مى‌آورد.[2] هم‌چنين رواياتى به اين مضمون داريم كه اگر اراده خداوند بر اين قرار بگيرد كه كسى يا قومى را هلاك كند، يعنى
به خاطر اعمال بدشان بخواهد آنها را مؤاخذه نمايد، حيا را از ايشان مى‌گيرد: اذا اراد اللّهُ عزّ و جل هلاكَ عبد نَزَعَ منهُ الحياء.[3] حيا كه از انسان گرفته‌شد، ديگر حيات حقيقى براى وى مفهومى نخواهد داشت.

متأسفانه گاهى از اين مسأله سوء برداشت مى‌شود و برخى حيا را با هر نوع خجالت


[1] قصص (28)، 25.

[2] نظير اين روايت كه از امام باقر(عليه السلام) نقل شده است: الحياءُ والايمانُ مقرونانِ فى قَرْن فاذا ذَهَبَ اَحَدُهما تَبِعَهُ صاحبُهُ؛ حيا و ايمان قرين يكديگرند، پس هرگاه يكى از آنها برود ديگرى نيز خواهد رفت. بحارالانوار، ج 78، باب 22، روايت 5.

[3] اصول كافى، ج 2، ص 291، روايت 10.

نام کتاب : پندهاى امام صادق علیه سلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 291
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست