نام کتاب : پندهاى امام صادق علیه سلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 273
در قرون اخير، به خصوص در كشورهاى غربى، به دليل سست شدن پايههاى جهانبينى و اعتقادى مردم، پايههاى اخلاقى آنان نيز رو به ضعف نهاده است. از آنجا كه مفاهيمى همچون خدا، وحى و قيامت، اساس اعتقادات انسان را تشكيل مىدهند و با ابزارهاى حسّى و تجربى قابل اثبات نيستند، طبعاً انسانهايى كه مبناى كارشان را بر تجربه حسى گذاشتهاند، اين مسايل را انكار مىكنند و دست كم با شك و ترديد به آنها مىنگرند.
اين نوع تلقى و بينش با دين سازگار نيست؛ چرا كه اساس دين بر يقين است: «... وَ بِالاْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ».[1]
اما در مغرب زمين چون به فلسفههاى مادى و ماترياليستى بها داده مىشود، از يك سو پايههاى اعتقادى بسيارى از مردم سست شده است و از سوى ديگر، از آنجا كه زندگى انسان بدون نظام اخلاقى امكانپذير نيست، يك نظام اخلاقى غير دينى و سكولار پايهريزى كردهاند كه اعتقاد به خدا و قيامت و وحى در آن وجود ندارد. اين كار نه تنها نتيجه نداده، كه امروزه بسيارى از فيلسوفان غربى تصريح مىكنند اخلاق منهاى دين مساوى است با بىاخلاقى. اگر دين از عرصه اجتماع كنار رود، جايى براى ارزشهاى اخلاقى و پاىبندى به آنها باقى نخواهد ماند؛ زيرا در اين صورت نظام ارزشى از پايه فكرى و منطقى برخوردار نخواهد بود و براى خوب يا بد بودن يك كار نمىتوان دليل عقلانى آورد.
بنابراين، در صورتى ما مىتوانيم يك نظام ارزشى صحيح داشته باشيم كه مبتنى بر بينشهاى صحيحى باشد. اين بينشها بر پايههايى استوار است كه بايد براى ما ثابت و قابل درك گردند. اگر سه اصل توحيد، نبوت و معاد، كه جزو اصول دين است، به درستى براى انسان تبيين گردد، آنگاه مىتوان يك نظام ارزشى صحيح را بر پايه اين اصول پىريزى كرد.
جهت دادن به زندگى در پرتو اعتقاد به معاد
يكى از اصول دين ما، اعتقاد به معاد و جهان آخرت است. اين اصل كه روح تعاليم انبيا را شكل مىدهد، به صورتهاى مختلف در قرآن و احاديث بيان شده است. بخشى از آيات قرآن در زمينه مقايسه بين زندگى دنيا و زندگى آخرت است.
در باب معاد و زندگى پس از مرگ، دو نوع جهانبينى وجود دارد؛ يك تلقى مىگويد، پس