نام کتاب : پندهاى امام صادق علیه سلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 228
نزاع نكردن با مديران و رهبران شايسته
تك تك افراد امت اسلامى نسبت به امام و رهبرشان مسؤوليت خاصى دارند. البته منظور از امام و رهبر در اينجا، صرفاً شخصى نيست كه جانشين امام زمان(عليه السلام) است، بلكه منظور شخصى است كه در رأس يك جامعه و يا يك گروه قرار دارد و از نظر حدود اختيارات و حق تصميمگيرى موقعيت ممتازى نسبت به ديگران دارد. رهبران و مديران يك جامعه از دو حال خارج نيستند: يا صلاحيت و شايستگى لازم براى تصدى چنين مسؤوليتى را دارند و يا از اهليت و شرايط لازم برخوردار نيستند. اگر افراد يك جامعه و يا مجموعهاى در تعيين رهبر و مدير خود نقش دارند، نبايد بگذارند كسانى آن مسؤوليت را در دست بگيرند كه از كفايت و تدبير لازم برخوردار نيستند. اگر مديرى نااهل باشد، مجموعه تحت مديريت خود را نيز فاسد مىكند و رو به اضمحلال مىبرد. اما اگر كسى اهليت لازم را براى مسؤوليتى كه پذيرفته است، دارد، نبايد با او درافتاد: لاتُنازَعِ الامْرَ اَهْلَهُ. نزاعكردن با كسانى كه صلاحيت مسؤوليتى را دارند جز اينكه موجب تحليل رفتن نيروهاى جامعه مىشود، فايده ديگرى ندارد. البته ممكن است مديرى اشتباه كند، ولى ما نبايد آن اشتباه را به رخ او بكشيم و بهانهاى براى نزاع و درگيرى درست كنيم؛ زيرا اين كار به صلاح جامعه نيست. قرآن كريم در اين زمينه مىفرمايد: وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا؛[1] و هرگز راه اختلاف و تنازع نپوييد كه در اثر تفرقه سست و ضعيف خواهيد شد.
اما مردم تا آنجا كه مىتوانند، نبايد بگذارند كسانى كه عقل و تدبير لازم براى مديريت را ندارند، آن موقعيت را به دست بياورند: و لاتُطِعِ السُّفَهاءَ. برخى تصور مىكنند معنى تواضع اين است كه انسان در زندگى اجتماعى و در برخورد با ديگران بايد آنچنان تسليم و رام باشد كه هر كسى هر چه مىخواهد، بتواند بر او تحميل كند. اين كار تواضع نيست، بلكه نوعى بىعقلى است. اين كار موجب مىشود تا نعمتها و استعدادهايى كه خداوند در وجود انسان به وديعت نهاده است شكوفا نشود و جامعه هم از آنها استفاده نكند.
معناى تواضع و فروتنى اين نيست كه انسان هيچگونه موقعيت اجتماعى نداشته باشد و همه بتوانند خواستههايشان را بر او تحميل كنند و او نيز هيچگونه اظهار وجودى نكند. البته انسان بايد مواظب باشد كه به غرور، خودخواهى و خودپسندى مبتلا نگردد؛ يعنى خودش را