نام کتاب : پندهاى امام صادق علیه سلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 205
اشتباهى شدند ولى اطرافيانشان چنين وانمود كردند كه كار شما هيچ ايرادى نداشته و مردم از شما راضى هستند، موجب مىشود كه آن مسؤول فريب بخورد.چنين فردى اگر دنياپرست است، دنيايش به خطر مىافتد؛ زيرا دير يا زود اقبال مردم نسبت به او كم مىشود و محبوبيت خود را از دست مىدهد؛ اگر هم براى خدا كار مىكند، نمىتواند اشتباهاتش را تصحيح كند.
لزوم هوشيارى و مقاومت در برابر سخنان تملقآميز
وظيفه انسان در مقابل اين خطرها چيست؟ به ديگر سخن، انسان چه كند تا از اين خطرها مصون باشد؟ چه بايد كرد تا كسانى مجال تملقگويى پيدا نكنند؟ از سوى ديگر، چه كنيم كه فريب تملقگويىها را نخوريم؟ اين كار مشكلى است؛ زيرا انسان حبّ ذات دارد و طبعاً خوشش نمىآيد از اينكه كسى از او انتقاد نمايد و مذمّتش كند. همه افراد، در ابتدا و ذاتاً اينگونه هستند، مگر كسانى كه درصدد خودسازى باشند؛ يعنى توجه داشته باشند به اينكه چنين روشى ممكن است آنها را به خطرهايى مبتلا كند. وقتى انسان متوجه باشد كه برخوردهاى متملّقانه، چاپلوسانه و ستايشگرانه ممكن است آفات زيانبارى براى وى داشته باشد، قطعاً تصميم مىگيرد كه در مقابل اينگونه رفتارهاى نابهنجار مقاومت كند؛ يعنى نسبت به تعريف و تمجيدى كه ديگران مىكنند سوء ظن پيدا كند. البته لازم نيست به خود آن شخص سوءظن پيدا كند، بلكه بايد نسبت به سخنان وى ترديد كند. چون ممكن است آن فرد دچار اشتباه يا مبالغه شده باشد. انسان بايد با ديده شك به آنچه در جهت نفع، مدح، تعريف، تمجيد و توجيه كارهاى او گفته مىشود نگاه كند، سپس با تحقيق درستى يا نادرستى آن را كشف كند.
نكته ديگر اينكه با فرد متملق بايد به گونهاى برخورد كرد كه ديگر انگيزه پيدا نكند روش خود را ادامه دهد. روايتى است از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) كه مىفرمايند:
اُحْثُوا فى وُجوهِ المَدّاحينَ التُّرابَ؛[1]به صورت كسانى كه مدح و ستايش شما را مىكنند خاك بپاشيد.
مجال به آنها ندهيد كه شما را مدح و ستايش كنند. آنچنان با آنها با تندى برخورد كنيد كه جرأت مدح شما را نداشته باشند.