محب خدا زياد به ياد خداست و تسبيح او را مىگويد، چرا كه براى عاشق چيزى بهتر از ياد معشوق نيست. دوستدار خدا اهل حقه و نيرنگ نيست و در عهد و پيمان خود صادق است. كسانى كه در محبت به خدا صادقند، با ديگران نيز صادقانه برخورد مىكنند و كسى كه در ابراز محبت صادق نيست، با مسائل منافقانه روبرو مىشود.
(دوستدار من) قلبش پاك و در نماز بر افروخته است و در انجام واجبات سخت كوشاست.
دلى كه از آن خدا شد، از آلودگىها پاك مىگردد و تعلقى به غير خدا ندارد، چون محبت خدا جايگزين گشته است و با وجود آلودگى دل، محبت خدا در آن رسوخ نمىيابد. پس وجود محبت خدا، نشانگر پاكى دل از آلودگىهاست.
و به ثوابهايى كه نزد من است، چشم دوخته باشد و از عذاب من ترسان و همواره همنشين و همراه دوستان من باشد.
به طور كلى محب و دوستدار خدا بايد از دنيا دورى گزيند، زيرا محبت به خدا با علاقه به دنيا جمع نمىشود، البته محبت خدا ابعاد گوناگونى دارد و در كل مىتوان گفت هر چه مانع تقرب به خدا و مبغوض خداست دنيا به شمار مىآيد. كسى كه به خدا محبت خالصانه دارد، جز به خدا و آنچه به او تعلق دارد دل نمىبندد و اگر با كسى دوست است، از آن جهت است كه با خدا ارتباط دارد. چنانكه قبلا گفته شد، محبت به خدا مراتب دارد، ممكن است انسان در ابتدا به چيزهايى كه حلال است و مبغوض خدا نيست، علاقه داشته باشد و اين با محبت خدا منافات ندارد؛ ولى سخن در اين است كه وقتى محبت خالص شد فقط به خدا تعلق مىگيرد، حتى محبوبيت انبيا، اولياى خدا و ائمه اطهار از آن جهت است كه با خدا ارتباط دارند.