نام کتاب : قرآن در آینه نهج البلاغه نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 73
هر چند تمام امكانات مادى برايش فراهم باشد باز هم وجود انسان ناقص و وابسته است. وقتى با اين ديد و با توجه به اين نكته به آيه نگاه كنيم در خواهيم يافت كه نياز ما انسانها به خدا فراتر از خوراك و پوشاك و ساير مسائل است. ما در اصلِ وجود به خدا نيازمنديم. خداى متعال است كه ما را آفريده و اوست كه با ايجاد اسباب و علل وجودى، زمينه ادامه حيات و رشد و تكامل انسان را فراهم كرده است. ما در اصل وجود و بالذات نيازمند و فقيريم و خداى متعال غنى بالذات است.
بديهى است نگاه دوم عميقتر از نگاه اول است. در اينجا معناى اول، ظاهر و معناى دوم باطن محسوب مىشود. معناى عميقتر از معناى دوم اين است كه بگوييم شما (انسانها) نه تنها در اصل وجود فقير و نيازمنديد بلكه عين نياز و سرتا پا احتياج هستيد. وجود و هستى شما عين ربط به خداى متعال است. البته درك حقيقت اين معناى سوم، از حدّ فهمهاى عادى خارج است.
به هر حال، بايد توجه داشت كه اين سه معنا و تفسير از اين آيه، در طول يكديگرند و در عين حال كه هر سه معنا و تفسير درست و صحيح است، هيچ كدام منافى ديگرى نيست؛ لكن از نظر عمق، معانى مذكور در يك سطح قرار ندارند و چنان نيست كه تمام مراتب قرآن براى همه قابل درك باشد و همه افراد قدرت و استعداد فهم تمام مراتب و بطون قرآن را داشته باشند. البته مقصود از بيان فوق تقريب مطلبى است كه در بعضى از روايات وارد شده است، مبنى بر اينكه قرآن داراى ظاهر و باطنى است و همه قادر به درك عمق معارف اين كتاب الهى نيستند. تأكيد و تذكر اين مطلب نيز لازم است كه تنها ائمه(عليهم السلام) هستند كه به تعليم الهى، از معارف و علوم قرآن آگاهند و به بطون اين كتاب عظيم آسمانى عالمند. در اين زمينه، بخشى از يك روايت را ذكر مىكنيم:
عَنْ اَبى جَعْفَر(عليه السلام) فَقالَ يا جابِر اِنَّ لِلْقُرآنِ بَطْناً وَلِلْبَطْنِ بَطْنٌ وَلَهُ ظَهْرٌ وَلِلظَّهْرِ ظَهْرٌ يا جابِر وَلَيْسَ شَىءٌ اَبْعَدَ مِنْ عُقُولِ الرِّجالِ مِنْ تَفْسيرِ الْقُرآنِ اِنَّ الايَةَ يَكونُ اَوّلُها فى شَىء وَ اخِرُها فى شَىء وَهُوَ كَلامٌ مُتَّصِلٌ يَنْصَرِفُ عَلى وُجُوه[1]. امام باقر(عليه السلام) خطاب به جابر مىفرمايند: قرآن