جايى است كه كسى بىتوبه از دنيا برود، وگرنه اصل كلى اين است كه خداوند هر گناهى، حتى شرك را در صورت توبه مورد رحمت و مغفرت قرار مىدهد.
در ادامه آيه، غير از توبه دو شرط ايمان و عمل صالح را نيز ذكر مىكند: إِلاّ مَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صالِحا. اولين سؤالى كه در اينجا مطرح مىشود اين است كه اساساً كلام در «مؤمن» است و بحث ما در كافر نبود؛ پس چرا بعد از توبه مىفرمايد، بايد ايمان بياورد و عمل صالح هم انجام دهد تا خداوند گناهش را بيامرزد و بدىهايش را تبديل به نيكىها و حسنات كند؟
اينجا هم مفسران وجوه مختلفى بيان كردهاند كه فعلا مجال پرداختن به آنها نيست و علاقهمندان مىتوانند براى اطلاع از آنها به كتابهاى مفصّل تفسير مراجعه كنند. البته اصولا در اينگونه مباحث تفسيرى نظر قاطع دادن و گفتن اينكه «اين است و جز اين نيست» كار مشكلى است و كمتر مفسرى چنين جرأتى به خود مىدهد و غالباً مطالب به صورت احتمال مطرح مىشود و در بسيارى از موارد هم تنها يك احتمال مطرح نيست و احتمالات مختلفى داده مىشود. مراد واقعى و تفسير قطعى اينگونه آيات را امام معصوم(عليه السلام) مىداند و ديگران هرچقدر هم كه در تفسير كار كرده باشند و در آن تخصص و تبحر داشته باشند، در بسيارى از موارد نمىتوانند نظر قاطع بدهند و نهايتاً مسأله را به صورت احتمال و وجهى از وجوه تمام مىكنند.
تأملى در معناى «توبه»
در هر صورت، براى روشن شدن معناى اين آيه ابتدا بايد توجه كنيم كه خود توبه مراتب و لوازم مختلفى دارد. اصل توبه همانگونه كه در روايات آمده، پشيمانى است و همين كه انسان به راستى در نفس خود از كارى كه انجام داده پشيمان و شرمنده باشد، اين توبه است:
بر اين اساس، توبه امرى بسيار آسان و سهلالوصول است و همين كه انسان به راستى در نفس خود از كرده خويش احساس پشيمانى كند براى توبه كافى است. اما از سوى ديگر