قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛[1] به راستى كه مؤمنان رستگار شدند. همانان كه در نمازشان فروتنند، و آنان كه از بيهوده، روى گردانند.
سير معنوى انسان و دو نكته درباره آن
در مباحثى كه سالهاى قبل داشتيم، اشاره كرديم كه بزرگترين عامل شقاوت انسان و محروميت او از سعادت ابدى غفلت است.[2] غفلت باعث مىشود كه انسان در حد حيوانات تنزل پيدا كند و يا حتى پستتر از حيوانات گردد؛ همچنان كه قرآن كريم مىفرمايد:
وَلَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَالإِْنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَلَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالاَْنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ؛[3]و در حقيقت، بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريدهايم. [چراكه]دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمىكنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمىبينند، و گوشهايى دارند كه با آنها نمىشنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراهترند.
گفتيم براى خروج از غفلت و نجات از اين مهالك، اولين چيزى كه لازم است، عبارت از اين است كه انسان توجه پيدا كند به اين كه چيست، كيست، از كجا، در كجا و به سوى كجا
[1] مؤمنون (23)، 1-3. [2] اين مباحث در كتابى با عنوان «به سوى او» جمعآورى و چاپ شده است. [3] اعراف (7)، 179.