جوهري يكنواخت نيست، بلکه همراه با رنج و زحمت است، حتي خوشيها و لذتهاي آن نيز چنين ميباشد. اگر ما به راحتترين زندگيها نيز بنگريم، آن را آميخته با رنجها مييابيم، حتي غذا خوردن نيز خالي از رنج و خستگي نيست:
«لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِي كَبَد؛[1] به راستي که انسان را در رنج آفريديم».
اما زندگي در بهشت خالي از رنج و زحمت و سرشار از آسايش و لذت است. کساني که در اين دنيا عاشق عبادت خدا هستند، در آخرت نيز عاشق عبادت خدا خواهند بود و آن جا نيز پيوسته به عبادت خدا ميپردازند؛ چون از آن لذت فوقالعاده ميبرند. چه اينکه اکنون نيز فرشتگان همواره مشغول عبادت خدا هستند و از آن لذت بسيار ميبرند و هيچگاه از عبادت خدا خسته نميشوند:
«وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلا يَسْتَحْسِرُون؛[2] و هرکه در آسمانها و زمين است براي اوست و کساني که نزد اويند از پرستش وي تکبر نميورزند و درمانده نميشوند».
ما در پايان حرکت همراه با رنج خويش به جهان آخرت وارد ميشويم و آن جا همه خداوند را ملاقات ميکنند، ملاقاتي که در دنيا تحقق نمييابد. در آن عالم همه همانند تشنهاي که مدت زيادي آب ننوشيده،