responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معارف قرآن نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 438

بام و دو هوا؟؛ وانگهى صرف اثبات اينكه واجب الوجودى هست كه خدا نمى‌تواند شد، ماترياليست‌ها هم قائل به وجود واجب الوجودند؛ منتها آن را مادّه مى‌دانند. پس، زمانى وجود خدا ثابت مى‌شود كه علاوه بر اثبات واجب الوجود بودن او، عدم جسمانيّت وى و علم او، هم، ثابت شود.

پس عقل ما بايد قدرت اثبات عدم جسمانيّت خدا را داشته باشد و اين اثبات بايد براى ما حجّت باشد: «اِنَّ لِلّه عليكم حُجّتين: حجة ظاهرة وحجّة باطنة». اگر حجّت باطن نباشد، حجّت ظاهر مفيد نيست: تا عقل براى ما خدا را ثابت نكند؛ دين و پيامبر، چه چيزى را مى‌خواهند ثابت كنند؟

شناخت خدا و پيامبر، مرهون دليل عقل است و اگر عقل حجّت نباشد؛ نه خدايى اثبات مى‌شود و نه پيامبر، و ديگر نوبت به اين امر نمى‌رسد كه ببينم پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا امام(عليه السلام) چه گفته است.

پس هيچ دينى را نمى توان پذيرفت مگر آنكه قبلاً «حُجيّت عقل» را پذيرفته باشيم.

آرى، ممكن است كسى اعتقاد يقينى اتفاقى به چيزى پيدا كند و اتفّاقاً درست باشد و درست از كار درآيد؛ امّا ممكن است، گاهى هم خطا از كار درآيد. خيلى از كسان به باطلى جزماً عقيده داشته‌اند و در همانحال اعتقادشان باطل و فاسد بوده است.

پس صرف اعتقاد جزمى به چيزى دليل حقّانيت آن نمى‌تواند شد و بايد بتوانيم اعتقاد خود رابا برهان، اثبات كنيم و برهان يعنى دليل عقل. اين همان چيزى‌است كه ما اسم آن را فلسفه مى‌گذاريم. اگر كسى از اين نام خشنود نيست؛ اسم ديگرى بگذارد!

علمى كه براهين عقلى را تنظيم و اعتقادات ما را اثبات مى‌كند؛ همين دانش فلسفه است.

پس: برهان عقلى مى‌تواند ظواهر آيات را بر معانى واقعى كه مراد است ؛ حمل كند؛ گرچه ظهور ابتدائى لفظ از فهماندن آن معانى، قاصر باشد.

همچنانكه قرينه‌ى لفظى مى‌تواند، معناى مجازى را به ما نشان دهد، قرينه‌ى لُبّى و عقلى هم مى‌تواند در مثلِ «جاءَ ربّكء» به ما بگويد كه مراد، آمدن جسمانى نيست ؛ هر جاى ديگرى هم اگر دليل عقلى برخلاف ظاهر، موجود بود؛ مى‌توانيم ادّعا كنيم كه مراد، ظاهر آيه نيست و چيز ديگرى مراد است.

در مورد «نفخت فيه من روحى» نيز به فرض ظهور در معناى مادّى، اگر دليل عقلى بر تجرّد نفس داشته باشيم مى‌توانيم از ظهور بدوى و ابتدايى آن، دست برداريم. [و دليل عقلى هم داريم و خواهيم گفت كه از قرآن هم مى‌توان بدست آورد كه روح حقيقتى‌است غير مادّى].

بارى؛ پس اگر روح مثل بدن، داراى احكام مادّه باشد؛ زوال‌پذير است و براى اعتقاد به معاد كافى نيست.

نام کتاب : معارف قرآن نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 438
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست