اين سدّ در كجاست؟ آنان كه بودهاند؟ ذوالقرنين كيست؟، اينها سؤالهايىاست كه در صدد پاسخ آن بسيارى بر آمدهاند ولى نمىتوان نظر قاطعى داد. مرحوم علاّمه طباطبايى رضوان الله تعالى عليه نيز در اين مورد تحقيقات تاريخى ارائه فرمودهاند ولى به هر حال، همه اين مطالب ظنّى است و از آيات و روايات و حتى تحقيقات تاريخى نيز، نتيجهى قطعى بدست نمىآيد.
و امّا در مورد بخش دوّم يعنى علم غير متعارف
در قرآن مسألهى سحر در موارد زيادى ذكر و كم و بيش پذيرفته شده است.
امّا اينكه چند نوع است و چگونه تأثيرى دارد، روشن نيست.
ما نيز تا حدّى كه قرآن فرموده است، مىپذيريم. زيرا دليل قطعى نداريم كه آيا تأثيرات آن حقيقىاست يا آنكه تنها تصرّف در حسّ و خيال و تأثير در نفوس است.
از مواردى كه مكرّر در قرآن آمده، ساحران فرعون است كه از قبيل چشم بندى و تأثير در روان ديگران بود:
ولى شيطانها كفر ورزيدند، به مردم سحر مىآموختند و آنچه بر دو ملك در بابل به نامهاى هاروت و ماروت نازل شد و آندو به كسى چيزى نمىآموختند مگر كه به آنها مىگفتند: ما وسيلهى آزمايش هستيم، پس كفر نورزيد.