همهى شمايان را از يك انسان مرد و يك انسان زن آفريديم و اختلافاتى كه بين شما در قبيله يا رنگ وجود دارد براى آنست كه از هم بازشناخته گرديد و اين اختلافات موجب افتخار كسى نبايد باشد، كرامت و برترى انسانها به تقواست.
خداى متعال تأكيد مىفرمايد كه همه از يك مرد و يك زن آفريده شدهايد و از اينجهت، جاى افتخار و تفاخر از نظر نسب براى كسى وجود ندارد.
* عجيب است كه برخى دربارهى اين آيه از سورهى نساء گفتهاند كه: «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة»، نه به معناى يك پدر و مادر بلكه به معناى يك ناموس كُلّى ست(!). همهى شما از يك ناموس كُلّى آفريده شدهايد(!) آيا گوينده خود دريافته است كه چه مىگويد؟ و با لفظ مىگويد و معنى زخدا مىطلبد!
ناموس كُلّى يعنى چه؟ اگر منظور قانون كُلّىاست كه قانون كُلّى منشأ آفرينش نيست.
قرآن كه نمىگويد: خلقكم على قانون واحد؛ مىفرمايد«مِنْ نَفْس واحِدَة».
به علاوه مىفرمايد: و خلق منها زوجها، آيا ناموس كُلّى زوج دارد؟
اين حرفها بيشتر خندهانگيز است تا اينكه گفتهاى معقول باشد و مضحكتر از آن، سخن آن بيسوادى است كه مىگويد: «واحِدَة» در آيه مؤنّث است و بنابراين نخستين آفريده، زن بوده است! يعنى حتّى به اندازهى يك طفل مكتبى نفهميده است كه تأنيث «واحِدَة»، به اعتبار مؤنث مجازى بودن كلمهى «نفس» است! گذشته از اين حرفهاى بى پايه؛ برخى ديگر، در مورد بعضى آيات كه ظاهراً مىگويد همهى انسانها از نطفه آفريده شدهاند، مىگويند: پس حضرت آدم نيز بايد از نطفه آفريده شده باشد و گرنه با اطلاق و عموم آيات، سازگار نيست. مانند:
نحل / 4: «خَلَقَ الإِْنْسانَ مِنْ نُطْفَة».
انسان / 2: «إِنّا خَلَقْنَا الإِْنْسانَ مِنْ نُطْفَة أَمْشاج نَبْتَلِيه».