اوست كه باغهايى (از مَوْهاى) افراشته يا گسترده[1]ايجاد كرده و نيز خرمابُن را و كشتزار را با طعمهاى گوناگون و زيتون را و انارهاى همگون و ناهمگون را. به هنگام بار دادن از ميوههاى آن بخوريد و حقّ هر يك را به هنگام برداشت ادا كنيد و اسراف نورزيد كه او اسراف كنندگان را دوست نمىدارد.
8 ـ جانوران
به طور كلّى در برخى آيات در مورد جانوران تعبير «بَث» بكار مىرود.
هيچ جنبندهاى در زمين نيست و نيز هيچ پرندهاى كه با دو بال خويش مىپرد مگر كه چونان شما، اُمّتها و گروههايى هستند. ما در اين «كتاب» چيزى را فروگذار نكردهايم ـ آنگاه، اين امّتها ـ به سوى پروردگار خويش، محشور مىگردند.
اين آيه، از آياتى است كه برحسب ظاهر دلالت دارد براينكه همهى حيوانات حشر دارند؛ و اين مطلبى است كه از لوازم تجرّدِ روحِ همهى حيوانات است. اين مطلب قبل از صدرالمتألّهين بر فلاسفه مكتوم بود. آنان مىپنداشتند كه روح حيوانات، مجرّد نيست. گاهى از روح آنها به «روح بخارى» تعبير مىكردند كه روح مادّى بسيار لطيفى است و با از بين رفتن حيوانات؛ از بين مىرود.
امّا اگر حشر ثابت شود؛ روح آنها نيز مجرّد است و با فعل و انفعالات مادّى از بين نمىرود.
البته اين بمعناى، برابرى روح انسان و حيوان نيست. تجرّد خود مراحل و مراتبى دارد كه بهرحال پايين درجهى آن مراتب از آن حيوانات است.