قضیهی فدک از فرازهای مهمّ
تاریخی است که چند و چون آن همواره میان علمای شیعه
و اهل سنّت مورد اختلافنظر بوده و بحثهای فراوان را به خود اختصاص داده
است.یک عامل مهم در اختلافنظرها، ابهامها و تعارضهایی است که
در اخبار فدک دیده میشود. نویسنده در این مقاله
کوشیده است، تعارض و ابهامها را بدون در نظر گرفتن سند روایات فدک،
برطرف سازد.
کلیدواژهها: فدک، تعارض، ارث، بخشش، غصب.
ساکنان فدک در سال هفتم هجرت با خبر شدن از پیروزی پیامبر4 در خیبر، طی
پیامی خبر تسلیم خود را به آگاهی حضرت رساندند و چون فدک
بدون جنگ فتح شد، از اختصاصات پیامبر4 بود و مسلمانان در آن سهمی نداشتند؛ چنانکه قرآن
کریم میفرماید:
«و ما أفاء الله علی رسوله
منهم فما أوجفتم علیه من خیل و لا رکاب.»[231]
آن غنایمی را که به رسولش بازگرداند (بخشید)
چیزی است که شما بر آنها اسب و شتر نتاختید. (زحمت
نکشیدید.) همچنین میفرماید:
]ای پیامبر[ از
تو دربارهی انفال میپرسند؛ بگو انفال برای خدا و رسول است. اموالی
که بدون جنگ از کفّار به دست مسلمانان بیفتد، نمونهای از انفال است. رسولخدا4 طبق دستور خداوند که فرمود:
«و آت
ذالقربی حقّه»؛[233] «حقوق خویشاوند را عطا کن»
فدک را به حضرت
[230]. پژوهشگر پژوهشکده علوم و معارف حدیث (دارالحدیث).