نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 4 صفحه : 840
اصفهان
مدفون شد.[1] ولی در هنگام احداث فرودگاه قدیم اصفهان، مزار او و بسیاری از بزرگان
مدفون در تکایای آن حدود تسطیح شده و از بین رفت.
این
شعر از اوست:
ز
رخ غبار دَرَت شست اشکم اَر نه چه باک که نقش هستیم از صفحه وجود بشست]
و
این شعر را در مدح گفته است:
جهان
ز ملک جلالش یکی خرابه مکان فلک ز بحر کمالش یکی فسرده حباب
اگر
به وجه عنایت کند به دشت ادب دگر ز روی سیاست کند به بحر عتاب
میاه
این همه گرد و بخار آتش رنگ جبال آن همه گرد و سهیل بیضاتاب
حاج
سیّد محمّدعلی ابن الرّضا*
حاج
سیّد محمّدعلی ابن الرضا خوانساری فرزند سیّد محمود رضوی بن سیّد محمود بن حاج سیّد
حسن بن حاج میر جعفر بن سیّد محمّدعلی خوانساری، عالم فاضل، مجتهد جلیل القدر و
صالح زاهد.
در
ربیع المولود 1331ق (1291ش) در خوانسار متولّد شد. ادبیات عرب، منطق و معانی بیان
را نزد آخوند ملاّ محمّدحسن شاکریان، میرزا یوسف مهدویانی و میرزا
[1]
تذکره مآثر الباقریه، صص 12-40؛ تاریخ تذکره های فارسی، ج2، ص116؛ دانشمندان و
بزرگان اصفهان، ج2، ص993؛ تذکره سفینه المحمود، ج1، ص223؛ تذکره انجمن خاقان،
ص639؛ ریحانه الادب، ج6، ص333؛ الذریعه، ج9، ص1272؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران،
ص553؛ تذکره حدیقه الشعراء، ج3، ص2005.
نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 4 صفحه : 840