نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 4 صفحه : 671
انگلیسی
مشغول شد و سپس در سال 1309ش چندی به استخدام دادگستری و ثبت نجف آباد درآمد. دارای
ذوقی شاعرانه و استعداد سرشاری بود. در سال 1322ش در سن چهل سالگی وفات کرد. از او
اشعار زیادی باقی مانده است. از اوست:
تا
شد ز چشم سرو قد آن نگار من صد جوی خون روان شده اندر کنار من
این
روی زرد و دامن پرخون و چشم تر هستند ترجمان دل داغدار من[1]
علی
عسکر شایق اصفهانی*
آقا
علی عسکر اصفهانی شیرازی متخلّص به «شایق» از شعراء و سخنوران قرن سیزدهم هجری است.
در بدو عمر از اصفهان به شیراز رفته و مصاحبت اهل حال و اصحاب ذوق و کمال را اختیار
کرده است. عاقبت انزوا گزید و در کمال استغناء به دسترنج خیاطی امرار معاش می
نمود. او اشعاری در مدح میرزا محمّدحسین خان صدراعظم اصفهانی سروده است. «دیوان
اشعار» هم داشته است. رضاقلی هدایت در «مجمع الفصحاء» و میرزا عبدالباقی طبیب در
«تذکره مدایح الحسینیّه» نام او را «علی اصغر» ضبط کرده اند.
این
بیت از اوست:
دور
از گل رخسار تو، در دیده دارم خارها خوار آیدم اندر نظر، بی روی تو گلزارها[2]