نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 4 صفحه : 54
ستوده
اند.
شاه
عباس چند بار (در سال های 1059، 1064 و 1068ق) بر سر قندهار با لشکریان پادشاه هند
جنگ کرد و جز 6 ماه (در سال 1068ق) که قندهار در تصرّف هندیان بود، همواره فاتح
بود. شاه جهان، پادشاه هند، در سال 1056ق سفیری برای ایجاد روابط دوستی نزد شاه
عباس فرستاد و او نیز در 1075ق به همین منظور سفیری به دربار اورنگ زیب روانه کرد.
شاه
عباس دوم به شعرا و علما احترام می گذاشت و آنان در دولت او دارای جایگاهی بلند
بودند. خود او هم اهل شعر و ادب بود. گاهی شعر می سرود و «ثانی» تخلّص می کرد. وی
سرانجام در شب سه شنبه 25 ربیع الاوّل 1077ق در بازگشت از خراسان، زمانی که به
خسروآباد دامغان رسیده بود بر اثر بیماری درگذشت و در مقبره پدرش (جنب مرقد مطهر
حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) ) مدفون شد. کتیبه های این بقعه از استاد محمّدرضا
امامی است.[1]
این
شعر از اوست:
به
یاد قامتی در پای سروی گریه سر کردم چو مژگان برگ برگش را به خون دیده تر کردم[2]
میرزا
عباس نحوی
آقامیرزا
عباس نحوی فرزند میرزا عبدالجواد بن میرزا عبدالحسین بن محمّدتقی بن
[1]
دائره المعارف فارسی (مصاحب) ، ج2، صص 1660 و 1661؛ فرهنگ اعلام سخن، ج2، صص 1224
و 1225؛ صفویّه از ظهور تا زوال، صص 298-341 و بنگرید به: قصص الخاقانی، خلد برین
(ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم) ؛ عباس نامه.
[2]
تذکره نصرآبادی، ج1، ص13؛ تذکره شمع انجمن، ص466؛ تذکره ریاض الشعراء، ج1، صص 464
و 465؛ احوال و آثار خوشنویسان، ج2، ص340.
نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 4 صفحه : 54