responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین    جلد : 4  صفحه : 429

تا بیابم پرتوی از نور تو رو به سوی طور چون موسا کنم

همچو مجنون در بیابان وفا این دعا دیوانه را رسوا کنم

هر شب و روز از فراق روی دوست ناله ها در دامن صحرا کنم[1]

عزت اللّه ابوطالبی چادگانی*

عزت اللّه ابوطالبی فرزند فیض اللّه، از شعرای معاصر اصفهان در سال 1322ش در چادگان متولّد شده و تحصیل در مقطع ابتدایی را در زادگاه خود و متوسطه را در اصفهان گذرانده و پس ادامه تحصیل فوق دیپلم گرفته و به استخدام کارخانه ذوب آهن اصفهان درآمده و بخش تحقیقات آزمایشگاه مرکزی آنجا به کار مشغول شد و در سال 1377ش بازنشسته شد. این شعر از اوست:

خداوندا کریمی مهربانی صفابخش زمین و آسمانی

گناهان مرا نادیده پندار گناه کرده را ناکرده انگار

به روز واپسین یعنی که محشر ز هرچه بد نمودم جمله بگذر

گناهانم ببخش و هرچه دیدی «ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی»[2]

عزیز اصفهانی

ابوالقاسم عزیز بن احمد بن محمّد مصری اصفهانی [از محدّثین عامّه اصفهان است و[ از ابوسعید نقاش روایت می کند.[3]


[1] مصاحبه غلامرضا نصراللهی با آقای جعفرپور (گویا) در 10 شهریور 1389؛ بزم ادب، ص333؛ تذکره شعرای استان اصفهان، ص680.

[2] تذکره شعرای استان اصفهان، (ویرایش دوم) ، ص332.

[3] میزان الاعتدال، ج2، ص195.

نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین    جلد : 4  صفحه : 429
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست