responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین    جلد : 4  صفحه : 411

تاریخ گوئی طبعی آماده و توانا داشت. دیوان اشعارش حدود پنج هزار بیت شعر داشته که دختر سیّد عبدالوهاب خان آنها را به همراه اشعار سیّد مرتضی (فرزند سیّد عبدالوهاب) به سرهنگ دکتر ریاحی جهت چاپ سپرده بود ولی به چاپ نرسید.[ سرانجام در روز 17 صفر 1343ق وفات یافته و در یکی از اطاق های تکیه ملک [تکیه شهدای کنونی] در تخت فولاد مدفون شد.

مادّه تاریخ وفاتش این است:

سال تاریخ فوت پرسیدم از مقیمان روضه رضوان

باغبان سر برون نمود و بگفت مستشار آمده مقیم جنان

این شعر از اوست:

همه عشاق بگیرند اگر یار دگر جز تو ما دل نسپاریم به دلدار دگر

بار اوّل چو بدیدم رُخ او مات شدم دیده ای کاش که بیند رُخ او بار دگر

بار عشق تو مرا کشت دم از هجر مزن نیست حاجت که بر این بار نهی بار دگر[1]

شیخ عبدالوهاب ریزی

شیخ عبدالوهاب فرزند یارعلی ریزی لنجانی اصفهانی، عالم فاضل و مجتهد جامع [از علمای قرن سیزدهم هجری.]

از اهالی قصبه «ریز» از توابع لنجان بوده و در اصفهان نزد حاج سیّد محمّدباقر حجه الاسلام شفتی و حاج محمّدابراهیم کلباسی تحصیل کرد. سپس به نجف اشرف رفته و از درس شیخ محمّدحسن نجفی (صاحب جواهر) بهره برد و ظاهرا از آن اساتید اجازه


[1] رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 51 و 52؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص802؛ دیوان طرب: مقدمه، ص250؛ تاریخ اصفهان (جابری) ، ص173؛ یادداشت های استاد میرزا فضل اللّه خان اعتمادی خوئی.

نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین    جلد : 4  صفحه : 411
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست