نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 4 صفحه : 394
رقم
زد این چنین «کلک رفیق» از بهر تاریخش «بنومیدی ز دنیا رفت عبدالواسع دامی»[1]
[در
اصفهان متولّد شده و در این شهر علوم متداول زمان خود خصوصا فقه و حدیث و ادبیات و
حکمت و ریاضیات را فرا گرفت و به تدریس مشغول شد. طبعش به سرودن شعر مایل بوده
امّا به واسطه بی پروایی در برخی امور و میل به تَجرُّع مورد اتهام واقع می شد.
عاقبت در عنفوان جوانی پس از نفرین یکی از اساتید خود وفات یافت. و نزدیک مزار
ملاّ اسماعیل خواجوئی در تخت فولاد به خاک رفت. دیوان اشعارش حدود دو هزار بیت شعر
داشته است که اکنون در زمان ما نسخه ای از آن شناخته نیست.
بر
روی سنگ مرمر او علاوه بر مرثیه 11 بیتی رفیق اصفهانی از «دامی» با این القاب یاد
شده است:
«...
العالم العامل المحقّق و المهندس الکامل المدقّق افصح الشّعراء بل افضلتهم و اشعر
الفضلاء و اکملهم...»[2] ]
این
بیت از اوست:
حاج
هیچ آشنا نمی پرسی یا همین حال ما نمی پرسی؟
[1]
دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 596 و 823؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص53؛
سیری در تاریخ تخت فولاد، ص66.