نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 2 صفحه : 196
پیر
پیر
در لغت به معانی: کسی که دارای سنّ زیاد باشد، از کار افتاده، رهبر، راهنما و مرشد
آمده است.
در
قرن هشتم لفظ پیر برای جمعی از عرفای اصفهان به کار می رفته و به مرشد طریقت و مشایخ
صوفیه «پیر» اطلاق می شده است. صوفیان در کتب خود پیران خانقاه را شامل: پیر خدمت،
پیر صحبت، پیر دلیل، پیر ارشاد، پیر خرابات، پیر مغان و پیر طریقت تقسیم کرده اند.
در
مقامات العرفاء گوید: مراد از پیر در عبارات صوفیّه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
است و کلمه علی و پیر در حروف ابجد مساوی هستند.[1]
پیر
بکران
محمّد
بن بکران معروف به «پیر بکران» از اقطاب و مشایخ صوفیه در قرن هفتم هجری. وی عالم
و فاضل بوده، و در شهر «پیربکران» از توابع لنجان خانقاه داشته و تدریس علوم ظاهر
و باطن می نموده و در سال 703ق وفات یافته و در محلّی که اکنون به پیربکران معروف
است مدفون شد و یکی از مریدانش بقعه ای بر سر مزار او ساخته و برای آن صحن و ایوان
و گنبد قرار داده که از حیث کاشی کاری و گچ بری ممتاز است.
در
پای یکی از ستونها تخته سنگی است که بر روی آن جای سُم اسبی دیده می شود که عوام
آن را جای پای دُلدُل گویند و عدّه ای آن را جای پای اسب الیاس گویند و معتقدند که
حضرت الیاس پیغمبر از این محل به آسمان عروج نموده است.
از
امتیازات این بقعه و بارگاه آن است که چون در ادوار مختلف در آن تعمیر و بنّایی
شده است، در آن هم نام خلفای اربعه دیده می شود و هم نام و اسامی معصومین چهارده
گانه علیهم السلام.
[1]
دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص399؛ مقامات العرفاء، ص231؛ مزارات اصفهان، صص
154 و .155
نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 2 صفحه : 196