نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 2 صفحه : 177
عمید،
نوبهار) فرمانده، رئیس مانند: ایلبک، در این حالت کلمه ترکی است. «تاش» در معانی:
صاحب خانه، شریک، یار، خداوند، ماه گرفته و آقا استعمال شده است (کتب لغت سابق
الذکر) از ترکیبات این لفظ است: بکتاش، خواجه تاش، خیلتاش، نهرتاش، فیل تاش، تذکره
تاش. در آخر کلمات از ادات شرکت است. سعدی می گوید: «چنین گفت بکتاش یا خیلتاش»[1]
بکر
آدمی شیرازی
بکر
بن محمد بن اسحاق آدمی شیرازی، از محدثین قرن سوم هجری است. وی به اصفهان آمده و
در سال 292ق وفات نمود.[2]
بندار
اصفهانی
بندار
بن عاصم اصفهانی، از شعراء و حفاظ اصفهان. گویند نهصد قصیده در حفظ داشت که اوّل
آنها «با نت سعاد» بود. در راهنمای دانشوران گوید: قصائدی که مطلع آنها «با نت
سعاد» است را تتبّع کرده اند، بیشتر از پانزده قصیده نمی باشد و سعاد بر وزن گشاد
از اعلام زنان است.[3]
بُندار
انماطی
ابوالفتوح
بُندار بن غانم بن محمد انماطی معروف به «همزجی»، از محدثین قرن ششم هجری در
اصفهان است. از ابا عبداللَّه ثقفی حدیث شنیده و ابوسعد سمعانی از او روایت می
کند.[4]
[1]
مقامات العرفاء، ص103؛ مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، ص28؛ مزارات اصفهان، صص 48
و 49.