این رباعی از اوست:
نتوان ز غم تو دل به تدبیر برید
کودک نتوان به مهر از شیر برید
بر من نتوان بست به زنجیر دلت
وز تو نتوان دلم به شمشیر برید
[او کتاب های بسیاری تألیف کرده که دانشمند محقّق دکتر سیّد علی موسوی بهبهانی آنها را فهرست و معرفی نموده که از آن جمله است:
1. «القَبَسات» 2. «تقویم الإیمان» 3. «شرح صحیفه سجادیه» 4. «تعلیقه بر اصول کافی» 5. «شرعه التسمیه» 6. «الرواشح السماویه» 7. «شارع النجاه» 8. «جذوات» 9. «السّبع الشّداد» 10. «دیوان اشعار»[1]]
میرداماد درآخرین سال زندگی خود درسال 1041ق به همراه شاه صفی عازم زیارت عتبات عالیات شده و در مسیر مابین کربلا و نجف وفات یافته و در نجف اشرف مدفون گردید.
ملّا عبداللَّه امانی کرمانی ضمن مرثیه ای مادّه تاریخ وفاتش را چنین سروده است:
خرد از ما تمش گریان شد و گفت:
«عروس علم و دین را مُرد داماد»[2]
1041
[1] حکیم استرآباد، صص 113-107.
[2] تذکره نصرآبادی، ج2، ص697.