سال
ها در هرات و خراسان به مدح حکّام و شاه زادگان قاجار پرداخت سرانجام به قزوین
آمد، و پس از چند سال در اصفهان اقامت گزید. وی از ارادتمندان حاج سیّدمحمّدباقر
حجّت الاسلام شفتی بوده، و در مدح او قصایدی سروده است.[2]
وی
در سال 1253ق وفات یافت، و در قبرستان آب بخشان اصفهان مدفون گردید. در سال 1290
بانویی نیکوکار به مرمّت آرامگاه او پرداخت.[3] [در اوایل حکومت سلسله پهلوی، با
احداث خیابان چهارباغ پایین و فلکه شهدا] قبرستان آب بخشان تسطیح و به خانه و
مغازه و بهداری و مدرسه تبدیل شد.
تاجر
نیکوکار، میرزا ابوالقاسم تبریزی در آن قبرستان، دبستان تبریزی را احداث نمود، و
قبر جواهری در داخل مدرسه قرار گرفت. تبریزی در گوشه دبستان، آرامگاهی برای جوهری
ساخت که هنوز باقی است.[4]
روی
مزار او سنگ قبری تمام قد است، و بر روی آن قصیده ای از میرزا محمّدباقر بهاء
خواجویی [از احفاد ملاّاسماعیل خواجویی] منقور است، و مادّه تاریخ وفات جوهری در
آن آمده است:
کلک
سحرانگیز او بنوشت این مصرع تمام: «همره سلطان دین آید بمحشر جوهری»[5]
کتب
زیر از تألیفات ایشان است:
1.
کتابی در امامت 2. طوفان البکاء، معروف به کتاب جوهری، در مصائب خاندان حضرت سیّدالشّهداء
علیه السلام و خاندان عصمت و طهارت، که بارها به چاپ رسیده، و مقبول اهل منبر و
ذاکران اهلبیت علیهم السلام واقع شده است [3. احسن صور 4. راز و نیاز 5. دیوان قصاید
و غزلیّات 6. معراج نامه[6]]. اولاد و اعقاب او در اصفهان ساکن و تا این اواخر از
اهل منبر و