نام کتاب : اعلام اصفهان نویسنده : مهدوی، مصلح الدین جلد : 1 صفحه : 273
ابودلف
عجلی
امیر
ابودلف بن ادریس بن عیسی بن معقل عجلی در زمره کُتّاب و نویسندگان بود، گویند در
مکتب، هم درس ابومسلم عبداللّه بن مسلم خراسانی بوده، در زمان مأمون الرّشید در
اصفهان، صاحب منصب و جاه بود، خلیفه بر وی غضب کرد، و او را به شام تبعید نمود.
ازجمله اشعار او است:
اقول
و اکناف الجزیره بیننا و سهبٌ تردّی آلها بملائها
سقی
اللّه غیثا اصفهان و اهلها عزالی آلت لا تضنّ بمائها
احبّ
الصّباتینی هوای الی الصّبی الآن اسمها ضاحی اسمها فی بنائها
در
کتاب محاسن اصفهان از دو قصیده دیگر او درباره اصفهان، جمعا سیزده بیت نقل کرده
است.[1]
ابوالرّبیع
زهرانی
ابوالرّبیع
محمّد (معروف به محوله) بن معروف بن یزید بن عبدالرّحمان بن معروف قرشی عطّار
اصفهانی معروف به ابوالرّبیع زهرانی، از محدّثین قرن سوم هجری است. پدرش از مردم
بصره بوده، و محمّد به اصفهان مهاجرت کرده، و در این شهر ساکن شده است. وی سال ها
امام جماعت در جامع اصفهان بوده، و در زهد و ورع مقامی بلند داشته است. صاحب
عنوان، ممکن است ابوالرّبیع محوله بن عبداللّه نحوی ساکن دمشق، متوفّی 230ق مؤلّف
کتاب الجماهر در نحو باشد.
وی
از ابواسحاق اسماعیل بن عمرو بجلی کوفی، حاتم بن میمون و سلام بن طویل حدیث شنید،
و محمّد بن حسن بن حماد بن سلمان، حافظ ابوبکر محمّد بن هارون رویانی و ابومسلم
سلم بن حمزه مقری نقّاش اصفهانی از ابوالربیع زهرانی حدیث نقل می کنند. زهران از
قریه های غرب شهر اصفهان است.[2]