responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آموزش فلسفه نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 2  صفحه : 286

زايل شود و ديگري جاي‌گزين آن گردد. حتي مي‌توان معدوم شدن چيزي را «تغير» ناميد، از آن جهت كه وجود آن تبديل به غيروجود يعني عدم مي‌شود، گو اينكه عدم، واقعيتي ندارد. حدوث را نيز مي‌توان تغير ناميد از آن جهت كه عدم سابق، تبديل به وجود مي‌گردد.

تبدل و تحول نيز قريب به تغير است، ولي چون تحول از مادهٔ «حال» گرفته شده، استعمال آن در مورد تغير حالت مناسب‌تر است.

حاصل آنكه مفهوم تغير، مفهومي ماهوي نيست كه بتوان براي آن جنس و فصلي در نظر گرفت و به‌دشواري مي‌توان مفهوم عقلي روشن‌تري يافت كه بتوان در تفسير آن به‌كار برد. ازاين‌رو بايد آن را از مفاهيم بديهي به‌شمار ‌آورد.

همچنين مفهوم ثَبات كه نقيض آن به‌شمار مي‌رود، نيازي به تعريف و تفسير ندارد، و از آن نظر كه منشأ انتزاع آن وجود عيني واحدي است، مي‌توان آن را مفهوم ايجابي، و تغير را به‌منزلهٔ سلب آن قلمداد كرد. شايد بتوان در اين‌گونه مفاهيم متقابلِ انتزاعي، هريك از آنها را اثباتي، و مقابل آن را سلبي تلقي كرد.

وجود متغير نيز امري بديهي است و دست‌كم هركسي با علم حضوري تغيراتي را در حالات دروني خودش مي‌يابد. اما وجود ثابتي كه دستخوش هيچ‌گونه تغيير و تبديلي قرار نگيرد را بايد با برهان اثبات كرد. در بخش پيشين با پاره‌اي از اين براهين آشنا شديم.


اقسام تغير

با توجه به وسعت مفهوم تغير، فرض‌هاي مختلفي را مي‌توان براي آن در نظر گرفت، مانند:

1. پيدايش موجود جوهري بدون مادهٔ قبلي، و به اصطلاح به‌گونهٔ ابداعي. مصداق اين فرض، نخستين موجود مادي است، بنابر قول كساني كه آغاز زماني براي جهان مادي قائل هستند؛

2. نابودشدن موجود جوهري به‌طور كامل. مصداق آن آخرين موجود مادي است، بنابر قول كساني كه به پايان زماني براي جهان مادي معتقدند؛

نام کتاب : آموزش فلسفه نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 2  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست