ازجمله تقسيمات اوليهاي كه براي موجود ميتوان در نظر گرفت، تقسيم آن به ثابت و متغير است. موجود ثابت شامل واجبالوجود و مجردات تام، و موجود متغير شامل همهٔ موجودات مادي و نفوس متعلق به ماده ميگردد.
تغير را ميتوان به دو قسم دفعي و تدريجي تقسيم كرد كه قسم تدريجي آن، همان حركت به اصطلاح فلسفي است و در مقابل آن، مفهوم سكون بهكار ميرود كه عدم ملكهٔ آن است؛ يعني چنان نيست كه هر چيزي حركت نداشت لزوماً متصف به سكون گردد، بلكه چيزي كه شأنيت حركت را داشته باشد ولي بالفعل در حال حركت نباشد، ساكن خواهد بود. ازاينرو مجردات تام را نميتوان ساكن ناميد. از اينجا فرق بين مفهوم سكون و مفهوم ثبات روشن ميشود كه اولي عدم ملكهٔ حركت، و دومي نقيض تغير ميباشد.
در اين بخش نخست توضيحي پيرامون ثابت و متغير و اقسام تغيير و تبديل ميدهيم، سپس به مباحث حركت پرداخته، وجود حركت را اثبات، و لوازم و انواع آن را بيان ميكنيم و ضمناً مفهوم قوه و فعل و رابطهٔ آن را با تغير و حركت توضيح ميدهيم و سرانجام، اين بخش را كه آخرين بخش از فلسفهٔ اُولي است با بحث دربارهٔ حركت جوهريه به پايان ميبريم.
توضيحي پيرامون تغير و ثَبات
تغير كه از مادهٔ «غير» گرفته شده و بهمعناي «ديگرشدن» و «دگرگون شدن» ميباشد، مفهومي است كه براي انتزاع آن بايد دو چيز يا دو حالت يا دو جزء يك چيز را در نظر گرفت كه يكي