بدينترتيب فلسفه اسم عامي براي همه علوم حقيقي تلقي ميشد، و به دو دستهٔ کلي علوم نظري و علوم عملي تقسيم ميگشت: علوم نظري شامل طبيعيات، رياضيات و الهيات بود؛ طبيعيات به نوبهٔ خود شامل رشتههاي کيهانشناسي، معدنشناسي، گياهشناسي و حيوانشناسي ميشد؛ رياضيات به حساب، هندسه، هيئت و موسيقي انشعاب مييافت؛ و الهيات به دو بخش مابعدالطبيعه يا مباحث کلي وجود و خداشناسي منقسم ميگشت. علوم عملي نيز به سه شعبهٔ اخلاق، تدبير منزل و سياست مدن منشعب ميشد.
فلسفه نظری
1. طبيعيات: احکام کلي اجسام، کيهانشناسي، معدنشناسي، گياهشناسي و حيوانشناسي؛
1. اخلاق (مربوط به شخص)؛ 2. تدبير منزل (مربوط به خانواده)؛ 3. سياست (مربوط به جامعه).
سرانجام فلسفه يونان
بعد از افلاطون و ارسطو، مدتي شاگردان ايشان به جمعآوري و تنظيم و شرح سخنان اساتيد پرداختند و کمابيش بازار فلسفه را گرم نگه داشتند؛ ولي طولي نکشيد که آن گرمي رو به سردي، و آن رونق و رواج رو به کسادي نهاد و کالاي علم و دانش در يونان کممشتري شد و ارباب علم و هنر در حوزهٔ اسکندريه رحل اقامت افکندند و به پژوهش و آموزش پرداختند، و اين شهر تا قرن چهارم بعد از ميلاد بهصورت مرکز علم و فلسفه باقي ماند.