responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 8  صفحه : 438

خَيرٌ فَاذكُرُوا اسمَ اللَّهِ عَلَيها صَوافَّ فَاذا وجَبَت جُنوبُها فَكُلوا مِنها واطعِموا القانِعَ والمُعتَرَّ كَذلِكَ سَخَّرنها لَكُم لَعَلَّكُم تَشكُرون. [1]

حج (22) 36

2. عزّت نفس‌

11) عزّت نفس، مانع تكدّى، با وجود فقر و نادارى:

لِلفُقراءِ الَّذين احصِروا فى سبيلِ اللَّهِ لايستطيعون ضربًا فِى الارضِ يحسبُهُمُ الجاهِلُ اغنِياء مِن التَّعفُّفِ تعرِفُهُم بِسِيمهُم لايسلون النّاس الحافًا وما تُنفِقوا مِن خيرٍ فانَّ اللَّه بِهِ عليم.

بقره (2) 273

ناپسندى تكدّى‌

12) تكدّى و پافشارى بر گدايى، امرى مكروه و ناپسند:

لِلفُقراءِ الَّذين احصِروا فى سبيلِ اللَّهِ لايستطيعون ضربًا فِى الارضِ يحسبُهُمُ الجاهِلُ اغنِياء مِن التَّعفُّفِ تعرِفُهُم بِسِيمهُم لايسلون النّاس الحافًا .... [2]

بقره (2) 273

نيز---) فقر

تكذيب‌

تكذيب به معناى انكار كردن‌ [3] و نسبت دروغ به كسى دادن است. [4] در اين مدخل از واژه «كذّب»، «جحد» و مشتقّات آن دو و جملات مفيد معناى آن استفاده شده است. گفتنى است كه اطلاعات مربوط به تكذيب آخرت، آيات خدا، انبيا، قيامت و ... در جايگاه خود قابل جست‌وجو است.

اهمّ عناوين: تكذيب اسلام، تكذيب جهنّم، تكذيب حق، تكذيب روزى، تكذيب كتب آسمانى، مكذّبان.

استهزا با تكذيب‌

1) استهزاى توأم با تكذيب قرآن از سوى كافران:

وما يَأتيهِم مِن ذِكرٍ مِنَ الرَّحمنِ مُحدَثٍ الّا كانوا عَنهُ مُعرِضين‌* فَقَد كَذَّبوا فَسَيَأتيهِم انبؤُا ما كانوا بِهِ يَستَهزِءون. [5]

شعراء (26) 5 و 6

بهشتيان و تكذيب‌

2) سخنان بهشتيان، عارى از هرگونه تكذيب نسبت به يكديگر:

انَّ لِلمُتَّقينَ مَفازا* حَداقَ واعنبا* وكَواعِبَ اترابا* وكَأسًا دِهاقا* لا يَسمَعونَ فيها لَغوًا ولا كِذّابا

نبأ (78) 31- 35

3) مصونيّت بهشتيان، از تكذيبگرى همديگر:

انَّ لِلمُتَّقينَ مَفازا* حَداقَ واعنبا* وكَواعِبَ اترابا* وكَأسًا دِهاقا* لا


[1] ظاهر صيغه امر «فاطعموا ...» وجوب است. (زبدةالبيان، ص 301) گفتنى است كه مرحوم طبرسى در فرق ميان «قانع» و «معتر» براساس يك قول مى‌نويسد: «قانع» به كسى گويند كه اگر چيزى به او بدهند قناعت مى‌كند و راضى و خشنود مى‌شود و اعتراض و ايراد و خشمى ندارد؛ امّا «معتر» كسى است كه به سراغ تو مى‌آيد و سؤال و تقاضا مى‌كند و اى بسا آنچه مى‌دهى راضى نشود و اعتراض كند. (مجمع‌البيان، ج 7- 8، ص 137)

[2] «الحاف در سؤال» يعنى اصرار [تكدّى‌] در درخواست كراهت دارد، زيرا خدا همين معنا را از فقراى عفيف نفى كرد. (احكام‌القرآن، جصاص، ج 1، ص 632)

[3] لغت‌نامه، ج 4، ص 6048، «تكذيب».

[4] مفردات، ص 704، «كذب».

[5] منظور از «محدث»، قرآن است. (مجمع‌البيان، ج 7- 8، ص 289)

نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 8  صفحه : 438
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست