تقيّه از مادّه «وقايه» در لغت به معناى حفظ و نگهدارى چيزى از اذيت
و آزار ديگران [1] و در اصطلاح، عبارت است از: نگهدارى
خود [يا همكيشان] از ضرر غير، به واسطه موافقت كردن با او در قول يا فعلِ مخالف
حق. [2] در اين مدخل از واژه «تتّقوا» و جملاتى
مانند «لايخشون أحداً» و «فقال إِنّى سقيم» استفاده شده است.
ابراهيم (ع) و تقيّه
1) پرهيز ابراهيم (ع) از تقيّه در مبارزه اساسى و منطقى خود با
بتپرستان:
يايُّهَا الَّذين ءامنوا عليكُم انفُسكُم لايضُرُّكُم من ضلَّ
اذا اهتديتُم الى اللَّهِ مرجِعُكُم جميعًا فيُنبّئُكُم بِما كُنتُم تعملون.[3]
مائده (5) 105
5) حرمت تقيّه بر پيامبر (ص) در اعلام خلافت و ولايت على (ع):
... اليوم يَس الَّذين كفروا مِن دينِكُم فلا تخشوهُم واخشونِ
اليوم اكملتُ لكُم دينكُم واتممتُ عليكُم نِعمتى ورضيتُ لكُمُ الاسلم دينًا ....
مائده (5) 3
يايُّهَا الرَّسولُ بَلّغ ما انزِلَ الَيكَ مِن ربّك وان لم تفعل
فما بلَّغت رِسالتهُ واللَّهُ يعصِمُك مِن النّاسِ انَّ اللَّه لا يهدِى القوم
الكفِرين.[4]
[3] برداشت بر اساس يك احتمال در تفسير آيه است. (مجمعالبيان، ج
3- 4، ص 392)
[4] بر اساس روايات شيعه و سنّى آيات مزبور در مورد اعلام خلافت و
ولايت على (ع) از سوى پيامبر (ص) نازل شده است. (الدّرّالمنثور، ج 3، ص 117؛ مجمعالبيان،
ج 3- 4، ص 246 و 344)