تقليد مصدر باب تفعيل از مادّه «قَلَد» و به معناى چيزى را ملازم كسى
يا شخصى قرار دادن است و در اصطلاح [فقهى] يعنى علامتى بر گردن قربانى آويختن تا
معلوم شود براى قربانى در حج است. [2]
تقليد قربانى
1) قربانىهاى تقليد شده (با نشان) حج، از شعائر الهى:
[1] از امام باقر (ع) روايت شده كه آنان براى احبار و رهبان نماز
نخواندند و روزه نگرفتند؛ بلكه آنان حلال خدا را براى مردم حرام و حرام خدا را
حلال كردند و پيروانشان چشم بسته پذيرفتند. (بحارالأنوار، ج 2، ص 98، ح 50؛
مجمعالبيان، ج 5- 6، ص 37)
[2] لسانالعرب، ج 11، ص 276، «قلد»؛ زبدةالبيان، ص 380.
[3] مبتنى بر اينكه امور ياد شده بعد از «شعائر اللّه» از باب ذكر
خاص بعد از عام باشد.
[4] الشّهر الحرام و مابعد آن عطف بر «الكعبة» و در حقيقت آنها
نيز مفعول اول براى «جعل» مىباشند و مفعول دوم آن يعنى «قياماً للنّاس» به قرينه
ماقبل حذف شده است. (مجمعالبيان، ج 3- 4، ص 382)