4) مأموريّت پيامبر (ص) به قرائت قرآن، همراه با تأنّى و تأمّل در
نماز:
يأيّها المزّمّل*
قم الّيل إلّاقليلا*
أو زد عليه ورتّل القرءان ترتيلا.[1]
مزمل (73) 1 و 2 و 4
ترتيل نزول قرآن
5) نزول آيات قرآن بر پيامبر (ص) به صورت شمرده و آهسته:
وقال الّذين كفروا لولا نزّل عليه القرءان جملة وحدة كذلك لنثبّت
به فؤادك ورتّلنه ترتيلا.[2]
فرقان (25) 32
ترس---) خوف
ترك اولى---) عصمت
تركه---) ارث
ترور
عمل تهديدآميز و ناگهانى از پيش برنامهريزى شده كه به قصد كشتن فرد
يا افرادى معمولًا سرشناس يا براى ايجاد رعب و وحشت در ديگران صورت مىگيرد ترور
ناميده مىشود و ترور شخصيت يعنى با دروغسازى و تبليغات منفى شخصيت اجتماعى كسى
را مخدوش كردن و وجهه عمومى او را از بين بردن.
[3] اين واژه از زبان فرانسه گرفته شده است كه به معناى وحشت و خوف و
نيز به معناى كشتن يا مجروح كردن مخالفان سياسى و مذهبى به دست گروههايى غير دولتى
و به طور ناگهانى است. [4] در اين مدخل، معناى دوم مورد تحقيق قرار گرفته و از واژه «نبيّتنّه»
و مشتقّات «قتل» و برخى عبارات مفيد معناى آن استفاده شده است.
ترور شخصيت انبيا
1) ترور شخصيت انبياى الهى از سوى مخالفان و دشمنان، با نسبت دادن
جادوگرى و جنون به آنها:
كذلك ما أتى الّذين من قبلهم مّن رّسول إلّاقالوا ساحر أو مجنون.
ذاريات (51) 52
ترور شخصيت شعيب (ع)
2) ترور شخصيت شعيب (ع) از سوى قوم وى، با نسبت دادن جادوشدگى:
كذّب أصحب ليكة المرسلين* قالوا إنّما أنت من المسحّرين.
شعراء (26) 176 و 185
[1] برخى مفسّران مانند علّامه طباطبايى فرمودهاند: ظاهر از
«رتّل القرآن ...»، ترتيل قرآن در نماز است. (الميزان، ج 20، ص 61)
[2] ترتيل در گفتار، آن است كه سخن را روان و بدون تكلّف و شتاب،
ادا كنند؛ به طورى كه حروف و كلمات در آن، واضح و آشكار گردد. (لسانالعرب، ج 5، ص
132، «رتل»)
[3] ر. ك: فرهنگ بزرگ سخن، ج 3، ص 1717- 1719، «ترور».