23) گواهى اعضاى بدن (گوش، چشم، پوست) سبب ناتوانى انسان، در پنهان
كردن گناهانش:
وما كنتم تستترون أن يشهد عليكم سمعكم ولا أبصركم ولا جلودكم
....
فصلت (41) 22
24) اعتراض جهنّميان به گواهى پوستشان، عليه آنان:
ويوم يحشر أعداء اللّه إلى النّار فهم يوزعون* ... شهد عليهم ... وجلودهم ...* وقالوا لجلودهم لم شهدتّم علينا ....
فصلت (41) 19- 21
نعمت پوست---) همين مدخل، پوست انعام
پوشاك---) لباس
پول
پول، قطعهاى از طلا، نقره، مس يا فلز ديگر است كه از طرف دولت سكّه
زده مىشود و اسكناس پولى است كه در ميان مردم رواج دارد و مورد قبول همه است. [1] در اين مدخل از واژههاى «دينار»،
«وَرَق»، «درهم»، «قَناطير»، «ذَهَب» و «فضّه» استفاده شده است.
پول اصحاب كهف
1) بهرهگيرى اصحاب كهف از پول، براى تهيّه غذا:
وكذلك بعثنهم ... فابعثوا أحدكم بورقكم هذه إلى المدينة فلينظر
أيّهآ أزكى طعاما فليأتكم برزق مّنه ....[2]
كهف (18) 19
2) پول اصحاب كهف زمينه پى بردن مردم آن عصر به ماجراى آنان:
وكذلك بعثنهم ... فابعثوا أحدكم بورقكم هذه إلى المدينة فلينظر
أيّهآ أزكى طعاما فليأتكم برزق مّنه وليتلطّف ولايشعرنّ بكم أحدا ...* وكذلك أعثرنا عليهم ....
كهف (18) 19 و 21
پول در دوران اصحاب كهف---) همين مدخل، تاريخ پول
پول در دوران يعقوب (ع)---) همين مدخل، تاريخ پول
پول و تجارت
3) پول، ابزار مبادلات تجارى:
وجآءت سيّارة فأرسلوا واردهم فأدلى دلوه قال يبشرى هذا غلم ...* وشروه بثمن