100) حضور پسران، نزد پدر و مادر و زندگى در جوار آنان، از نعمتهاى الهى:
وجعلت له ...* وبنين شهودا.
مدثر (74) 12 و 13
پسرخواندگى---) فرزند خواندگى
پشت
پشت، قسمت خلفى تن از كمر به بالاست. [1] در اين مدخل از واژههاى «صُلْب»، «ظَهْر» و قراين دلالتكننده بر پشت مانند «تركبوها» استفاده شده است.
پشت اسب
1) آفريده شدن اسب، براى سوار شدن بر پشت آنان و تجمّل:
والخيل ... لتركبوها وزينة ويخلق ما لاتعلمون.
نحل (16) 8
پشت استر
2) آفريده شدن استر، براى سوار شدن بر پشت آن و زيبايىِ زندگى:
... والبغال ... لتركبوها وزينة ويخلق ما لاتعلمون.
پشت الاغ
3) آفريده شدن الاغ، براى سوار شدن بر پشت آن و زيبايىِ زندگى:
... والحمير لتركبوها وزينة ويخلق ما لاتعلمون.
پشت انعام
4) تحريم سوار شدن بر پشت برخى چهارپايان، از جانب مشركان:
وقالوا هذه أنعم وحرث حجر لّايطعمهآ إلّامن نّشآء بزعمهم وأنعم حرّمت ظهورها ....
انعام (6) 138
5) افترا بودن تحريم سوار شدن بر پشت حيوانات، از جانب مشركان:
وقالوا هذه أنعم وحرث حجر لّايطعمهآ إلّامن نّشآء بزعمهم وأنعم حرّمت ظهورها وأنعم لّايذكرون اسم اللّه عليها افتراء عليه سيجزيهم بما كانوا يفترون.
6) وعده الهى به كيفر مشركان، به سبب افتراى آنان به خدا در تحريم سوار شدن بر پشت برخى حيوانات:
7) رام بودن برخى انعام (شتر) براى سوارى بر پشت آن، نعمتى الهى براى انسان:
وإنّ لكم فى الأنعم لعبرة نّسقيكم مّمّا فى
[1] لغتنامه، ج 4، ص 4910، «پشت».