مّختوم‌* ختمه مسك ....

مطففين (83) 22 و 25 و 26

بوى يوسف (ع)

11) استشمام بوى يوسف (ع) از پيراهن وى از جانب يعقوب (ع) به‌طور خارق‌العاده از فاصله‌اى دور:

إذهبوا بقميصى هذا ...* ولمّا فصلت العير قال أبوهم إنّى لأجد ريح يوسف ....

يوسف (12) 93 و 94

درخت خوش‌بو

12) درخت خوش‌بوى طلح، از نعمتهاى بهشتى:

وأصحب اليمين ...* فى سدر مّخضود* وطلح مّنضود. [1]

واقعه (56) 27- 29

13) بهره‌مندى اصحاب يمين در بهشت، از درختان خوش عطر و بو:

وأصحب اليمين ...* فى سدر مّخضود* وطلح مّنضود.

واقعه (56) 27- 29

گياهان خوش‌بو

14) گياهان خوش‌بو در زمين، براى استفاده مردم:

والأرض وضعها للأنام‌* فيها فكهة والنّخل ذات الأكمام‌* والحبّ ذو العصف والرّيحان.

رحمان (55) 10- 12

بوزينه---) اصحاب سبت‌

بول---) تخلّى‌

بهانه‌جويى---) بنى‌اسرائيل، بهانه‌جويى بنى‌اسرائيل، جهاد، منافقان و جهاد، شرك، مشركان، بهانه‌جويى مشركان، عذر

بهتان---) افترا

بهداشت‌

بهداشت، به معناى حفظ صحت است‌ [2] و در اصطلاح به مجموعه فعاليتها و اقداماتى كه براى بهبود و ارتقاى تندرستى و توانايى يك فرد يا جامعه انجام شود، بهداشت مى‌گويند كه شامل همه دانشها و روشهايى است كه به حفظ سلامت فرد و جامعه كمك كند. [3] در اين مدخل از واژه‌هاى «طيّبات»، «طهارت» و مشتقّات آن استفاده شده است.

اهمّ عناوين: اهميّت بهداشت، بهداشت تغذيه، بهداشت در حج، بهداشت و انبيا.

[1] برخى مفسّران گفته‌اند «طلح»، جمع طلحه از درختان حجاز با برگ كم است كه داراى شكوفه خوشبويى است و به آن «ام غيلان» هم مى‌گويند. (تفسير التحريروالتنوير، ج 3، جزء 27، ص 299)

[2] فرهنگ فارسى، ج 1، ص 611، «بهداشت».

[3] ر. ك: كتاب بهداشت، زير نظر جمعى از پزشكان، انتشارات وزارت بهدارى، معاونت امور بهداشتى، سال 1363 ش.