برگ، جزئى نازك و پهن از گياه است كه از كنارهاى ساقه يا شاخهها
مىرويد و بيشتر به رنگ سبز است .... برگها به اشكال گوناگون در گياهان مختلف ديده
مىشود. [1] در اين مدخل از واژه «ورق» و برخى
كلمات هممعناى آن استفاده شده است.
برگ حبوبات
1) دانههاى برگدار در زمين، از نعمتهاى قابل توجّه و شايسته
شكرگزارى:
والأرض وضعها للأنام فيها فكهة ... والحبّ ذو العصف ... فبأىّ
ءالاء ربّكما تكذّبان.[2]
[2] از معانى «عصف»، برگ خشك شده (كاه) است. (ترتيب كتاب العين، ج
2، ص 218؛ مجمعالبيان، ج 9- 10، ص 301)
[3] بنا بر احتمالى «ذواتا أفنان» به معناى «ذواتا أغصان» است كه
در واقع به معناى «ذواتا أشجار» است، زيرا شاخ و برگ، بدون درخت نمىشود.
(مجمعالبيان، ج 9- 10، ص 314)