61) درخواست مشركان براى بازگشت به دنيا، پس از ورود به عالم برزخ:
... فتعالى عمّا يشركون* حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون* لعلّى أعمل صلحا فيما تركت كلّا إنّها كلمة هو قائِلها ومن
ورائِهم برزخ إلى يوم يبعثون.
مؤمنون (23) 92 و 99 و 100
62) پندار مشركان، نسبت به توقّف يك شب يا نصف روز در عالم برزخ، بعد
از فرا رسيدن قيامت:
يسلونك عن السّاعة أيّان مرسيها* كأنّهم يوم يرونها لم يلبثوا إلّاعشيّة أو ضحيها.[3]
نازعات (79) 42 و 46
مقرّبان در برزخ
63) برخوردارى بندگان مقرّب در برزخ، از آسايش و راحتى:
فأمّا إن كان من المقرّبين فروح وريحان وجنّت نعيم.[4]
واقعه (56) 89
64) بهرهمندى مقرّبان، از رزق و روزى در عالم برزخ:
فأمّا إن كان من المقرّبين فروح
[1] برخى از مفسّران «أجل مسمّى عنده» را به زمان مرگ تا روز
قيامت (عالم برزخ) تفسير كردهاند. (مجمعالبيان، ج 3- 4، ص 423)
[2] ممكن است مقصود از دو بار مرگ، يكى در دنيا و ديگرى در عالم
قبر باشد. (مجمعالبيان، ج 7- 8، ص 804؛ تفسير الصّافى، ج 6، ص 295؛ الميزان، ج
17، ص 313)
[3] مقصود از سؤالكنندگان در «يسئلونك» مشركاناند و با توجّه به
اينكه مقصود از «لميلبثوا ...» مىتواند عالم برزخ و قبر باشد (الميزان، ج 20، ص
195 و 197) چنين برداشتى صورت گرفت.
[4] «روح» به معناى آسايش است (مفردات، ص 371، «روح»؛ الكشّاف، ج
4، ص 470) و مقصود از آن آسايش در قبر است. (مجمعالبيان، ج 9- 10، ص 344)