ولاتحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه أموتا بل أحيآء عند ربّهم
يرزقون.
آلعمران (3) 169
13) لزوم توجّه به حيات برزخى و پرهيز از انكار آن:
ولاتقولوا لمن يقتل فى سبيل اللّه أموت بل أحياء ولكن لّاتشعرون.
بقره (2) 154
ولاتحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه أموتا بل أحيآء عند ربّهم
يرزقون.
آلعمران (3) 169
14) ناآگاهى مردم، نسبت به حيات برزخى:
ولاتقولوا لمن يقتل فى سبيل اللّه أموت بل أحياء ولكن لّاتشعرون.
بقره (2) 154
نيز---) همين مدخل، شهيدان در برزخ
روز در برزخ
15) روز و شب در عالم برزخ:
فوقيه اللّه سيّات ما مكروا وحاق بال فرعون سوء العذاب* النّار يعرضون عليها غدوّا وعشيّا ويوم تقوم السّاعة أدخلوا ءال
فرعون أشدّ العذاب.[2]
غافر (40) 45 و 46
سؤال و جواب در برزخ
16) سؤال و جواب در برزخ و عالم پس از مرگ:
يثبّت اللّه الّذين ءامنوا بالقول الثّابت فى الحيوة الدّنيا وفى
الأخرة ويضلّ اللّه الظَّلمين ويفعل اللّه ما يشآء.[3]
ابراهيم (14) 27
شب در برزخ---) همين مدخل، روز در برزخ
شهيدان در برزخ
17) شادمانى شهيدان در برزخ، از نبودن هيچ ترس و اندوهى براى آنان و
ديگر مجاهدان راه خدا، پس از شهادت:
ولاتحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه أموتا بل أحيآء عند ربّهم
يرزقون* فرحين بمآ ءاتيهم اللّه من فضله و يستبشرون بالّذين لم يلحقوا
بهم مّن خلفهم ألّا خوف عليهم ولا هم يحزنون.[4]
آلعمران (3) 169 و 170
18) شهيدان برخوردار از زندگى بهشتى در عالم برزخ:
قيل ادخل الجنّة قال يليت قومى يعلمون.
يس (36) 26
[1] حيات در آيه، مربوط به عالم برزخ است. (الميزان، ج 1، ص 347)
[2] از تعبير «غدواً و عشياً» استفاده مىشود كه در عالم برزخ هم،
شب و روزى همانند شب و روز دنيا وجود دارد؛ چنانكه از امام صادق (ع) نقل شده است:
اين جريان در برزخ، قبل از فرا رسيدن قيامت است. (مجمعالبيان، ج 7- 8، ص 818؛
البرهان، ج 4، ص 762)
[3] مقصود از «فى الأخره» در آيه بنا بر نظر بيشتر مفسّران، برزخ
و قبر است؛ چنانكه رواياتى از ائمّه (ع) از جمله حضرت على (ع) نقل شده است: ...
وقتى فرد را وارد قبرش مىكنند دو فرشته بر او وارد مىشوند و از او درباره
پروردگار، دين و پيامبرش مىپرسند و وى در جواب آنها مىگويد: خدا، پروردگارم و
محمّد (ص) پيامبرم و اسلام، آيينم است و سپس آنان به وى مىگويند: خداوند تو را به
آنچه دوست مىدارى و از آن راضى هستى ثابت بدارد و اين همان قول خداوند متعال است:
«يثبت اللّه الّذين آمنوا ...» (مجمعالبيان، ج 5- 6، ص 482- 483)
[4] «استبشار» به معناى شادمانى بر اثر دريافت بشارت است.
(لسانالعرب، ج 1، ص 414، «بشر»)