بت، پيكرى است كه از سنگ يا چوب يا فلز به شكل انسان يا حيوان سازند
و آن را پرستش كنند. [1]
معادل عربى آن، صنم، وثن و به گفته برخى انصاب است. برخى گفتهاند: صنم بتهاى
ساخته شده از سنگ و چوب است. برخى همين معنا را براى وثن گفتهاند. بعضى نيز
گفتهاند: صنم، بتى است كه از جواهر معدنى ساخته شده باشد و ابنفارس گفته: صنم
پيكرى است كه از چوب يا مس يا نقره ساخته شده باشد.
[2] در اين مدخل، بتپرستان، بتپرستى و بتسازى نيز آمده است [3] و پرستش هر چيزى غير از بت در جايگاه
خودش مورد بحث قرار گرفته است. واژههاى استفاده شده عبارت است از: ارباب متفرقون،
الهه، اصنام، انصاب، اوثان، بعل، تماثيل، جبت، سواع، شفعاء، شركاء، طاغوت، عزّى،
لات، منات، نسر، ودّ، يعوق، يغوث و ... و از جملات «يعبدون إلّااللَّه»، «تعبدون
ما تنحتون»، «تدعون من دون اللَّه»، «يدعون من دون اللَّه» و «يعبد آباؤنا» نيز
بهره گرفته شده است.
اهمّ عناوين: بتپرستى (آثار بتپرستى، اجتناب از بتپرستى،
انگيزههاى بتپرستى، عوامل بتپرستى)، بتسازى، بتها (الوهيّت بتها، بتها در
قيامت، شفاعت بتها، ناتوانى بتها، نام بتها).
بت بزرگ---) همين مدخل، بتها، بتهاى قومابراهيم
بت بنىاسرائيل---) سامرى
بتپرستان---) همين مدخل، بتپرستى
بتپرستى
آثار بتپرستى
1. از خود بيگانگى
1) از خود بيگانگى، معلول بتپرستى:
ولقد ءاتينآ إبرهيم ...* وتاللّه لأكيدنّ أصنمكم ...* فجعلهم جذذا ...*
قال بل فعله كبيرهم هذا فسلوهم ...*
فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنّكم أنتم الظَّلمون.[4]
[3] گفتنى است كه در اين عنوان به جهت پرهيز از پراكندگى
زيرمجموعهها، نظام الفبايى در اصل عنوانها، سپس در زيرمجموعه آنها رعايت گرديده
است.
[4] بنا بر يك تفسير، مقصود از «رجعوا إلى أنفسهم» تنبّه
بتپرستان و بازگشت آنان به خردورزى پس از روشن شدن صداقت ابراهيم (ع) است.
(مجمعالبيان، ج 7- 8، ص 86) بنابراين از آيه مىتوان استفاده كرد كه آنها قبل از
گفتار حضرت ابراهيم (ع) از خود بيگانه بوده، توان تدبّر نداشتند.